تاثير شناخت نفس در تهذيب اخلاق
مرحوم نراقي ميفرمايد: شناختن خود، موجب شوق به تحصيل کمالات و تهذيب اخلاق و باعث سعي در دفع رذايل ميگردد، زيرا آدمي بعد از آن که حقيقت خود را شناخت و دانست که حقيقت او گوهري است از عالم ملکوت که به اين عالم جسماني آمده، به اين فکر ميافتد که چنين جوهري شريف را عبث و بي فايده به اين عالم نفرستاده و در اين صندوقچه بدن قرار نداده اند. پس درصدد تحصيل فوايد تعلق نفس به بدن برميآيد و خود را به تدريج به سر منزل شريفي که بايد ميرساند.
اگر بگويي که خود را شناختهام و به حقيقت خود رسيدهام اين از بي خبري است، چنين شناختي را کليد سعادت نيست. و اين شناسايي تو را به جائي نرساند؛ چرا که ساير حيوانات نيز با تو در اين شناختن شريکند. زيرا تو از ظاهر خود جسم ظاهري سر و گردن و چشم و پوست و… و از باطن خود نميداني مگر اين قدر که: چون گرسنه شوي غذاطلبي، و چون بر كسي خشمناك شوي درصدد انتقام برآيي، و چون شهوت بر تو غلبه كند مقاربت خواهش نمايي و امثال اينها، و همه حيوانات با تو در اينها شريکند. پس هرگاه حقيقت تو همين باشد، از چه راه بر «سباع» و «بهائم» مفاخرت ميكني؟ و حال اينكه در اين صفات و عوارض، بسياري از حيوانات بر تو ترجيح دارند.
خداوند ميفرمايد: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَي كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»؛ به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم و آنان را در خشكي و دريا [بر مركبهايي كه در اختيارشان گذاشتيم] سوار كرديم، و به آنان از نعمتهاي پاكيزه روزي بخشيديم، و آنان را بر بسياري از آفريدههاي خود برتري كامل داديم.
ميفرمايد: «ما تفضيل داديم بني آدم را بر بسياري از موجودات». پس بايد حقيقت خود را طلب كني که از كجا آمدهاي، به كجا خواهي رفت، تو را براي چه آفريدهاند و اين اعضا و جوارح را به چه سبب به تو دادهاند و زمام قدرت و اختيار را به چه جهت در كف تو نهادهاند.
و بداني كه سعادت و هلاكت تو در چيست؟
و بداني كه اين صفات و ملكاتي كه در تو جمع شدهاند، بعضي از آنها صفات بهايم، و برخي صفات درندگان، و بعضي صفات شياطين، و پاره اي صفات فرشتگانند.
و بشناسي كه: كدام يك از اين صفات، شايسته و سزاوار حقيقت تو و باعث نجات و سعادت توست تا در استحكام آن بكوشي. و كدام يك عاريتاند و موجب خذلان و شقاوت، تا در ازاله آن سعي نمايي.
و بالجمله آنچه در آغاز كار، براي طلب سعادت و رستگاري لازم است آن كه: سعي در شناختن و پي بردن به حقيقت خود نمايي، كه بدون آن به سر منزل مقصود نتوان رسيد.