آنچه انسان بايد بداند
خداوند انسان را به بهترين صورت خلق کرد و پيامبران را براي راهنمايي وي برانگيخت تا خود را بشناسد و پس از خودشناسي به خداشناسي نايل آيد. البته خودشناسي و خداشناسي، مکمل همهستند و هيچکدام بدون ديگري امکانپذير نيست.
انسان بايد خود را بشناسد تا دليل خداشناسي را دريابد و بداند که «بنده» است و آغاز او از عالم ديگري است. همچنين، بايد بداند که چرا و براي چه کاري به اين دنيا آمده و در پايان به کجا خواهد رفت. اگر انسان خدا را نشناسد، هر چند در زمينه خودشناسي تلاش کند، سودمند نخواهد بود.
باشد که خداوند توفيق کسب معرفت را به ما عنايت کند و پيش از آنکه از اين جهان برويم، از خواب غفلت بيدار شويم. در حديث آمده است: «مردم در خوابند؛ وقتي ميميرند، بيدار ميشوند.» انسانها گمان ميکنند با مردن از بين ميروند، در صورتي که واقعيت، برعکس است. بزرگي نقل ميکند که انسانها مرده عمودي هستند و چون بميرند، مرده افقي ميشوند!
خداوند در قرآن به رسول خود خطاب ميکند: «تو نميتواني صداي وحي را به گوش مردهها برساني!»
بيگمان منظور، مردههايي نيستند که در زير خاکند؛ بلکه مقصود مردهدلاني هستند که به ظاهر زندهاند، اما باطن آنها مرده و از بين رفته است. زماني که انسان از خواب غفلت بيدار شود، به هدف بعثت انبيا پي ميبرد و درمييابد که چرا خداوند براي ما کتاب آسماني فرستاده و آيا فرستادن اين کتاب فقط براي روخواني است يا به منظور عمل به دستورات آن؟!