تو بايد آيينه صفات خدا باشي
البته کسي که فضائل اخلاقي بيشتري را کسب و صفات خداوند (کريم، رئوف، رحيم و…) را بيشتر در خود ايجاد کند، به خدا نزديکتر خواهد بود. پس خدا را اين گونه بشناس.
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ * هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَي يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»؛ اوست خدايي كه جز او هيچ معبودي نيست، همان فرمانرواي پاك، سالم از هر عيب و نقص، ايمنيبخش، چيره و مسلط، شكست ناپذير، جبرانكننده، شايسته بزرگي و عظمت است. خدا از آنچه شريك او قرار ميدهند، منزّه است. * اوست خدا، آفريننده، نوساز، صورتگر، همه نامهاي نيكو ويژه اوست. آنچه در آسمانها و زمين است همواره براي او تسبيح ميگويند، و او تواناي شكستناپذير و حكيم است.
انسان بايد اسماء حسني خداوند را بشناسد و بکوشد آنها را در خود ايجاد کند. براي مثال، خداوند غني و رازق است. حال، تو که به فضل خداوند داراي اندکي غنا هستي، اگر به افرادي که نياز دارند کمک کني، مظهر اسم رزاقيت خداوند ميشوي و اين صفت در تو تجلي ميکند، و اگر نتوانستي اين عمل را انجام دهي، به اين دليل است که تزکيه نکرده و نفس خود را از بديها پاک نگردانيدهاي و صفت بخل در تو وجود دارد.
البته انفاق در راه خدا فقط در انفاق مال خلاصه نميشود؛ بلکه خداوند نعمتهاي بسيار زيادي را به ما ارزاني کرده که ميتوانيم از آنها براي قرب به پروردگار انفاق کنيم. خداوند«رحيم» است. انسان نيز ميتواند با رحم کردن و مهرباني به مخلوقات او، مظهر اين اسم الاهي گردد. همچنين بايد در دنيا به عبادت خدا بپردازد تا عبد شود و به مقام انسان کامل در حدي که ميتواندنزديک گردد و از اين طريق به يقين برسد.
بايد گفت: عبادت فقط در نماز و روزه خلاصه نميشود؛ بلکه علاوه بر آنها دوري از تمام نواهي و انجام تمام اوامر الاهي در زمره عبادت خدا محسوب ميشود.
حاتم طايي به کريم بودن معروف است. در يکي از روزها شخصي به يک پيرمرد خارکن رسيد که براي امرار معاش خود به سختي کار ميکرد. به او گفت: چرا اين قدر متحمل زحمت ميشوي و بر سفره حاتم طايي نميروي؟ پيرمرد پاسخ داد: هر که نان از عمل خويش خورد، منت حاتم طايي نبرد.
اين پاسخ بيانگر عزت نفس پيرمرد بود؛ اما بيان اين حکايت براي اين بود که: حاتم طايي در دوره قبل از اسلام ميزيست؛ اما زماني که دختر او در جنگ با سپاه اسلام به اسارت درآمد، پيامبر آن دختر را بهخاطر ويژگي پدرش که متجلي يکي از اسماء خداوند (کريم) بودآزاد کرد.