نجاسات و تطهير آن
همانگونه که پيشتر اشاره شد، هر ظاهري داراي باطني است. نجاسات نيز همينگونه هستند. براي مثال، سگ که نجاست ظاهري محسوب ميشود، باطن آن تکبر است، و نجاست باطني خوک، فخر و نجاست باطني کافر هواي نفس است. اکنون بايد بدانيم طهارت از هر کدام از نجاسات باطني چگونه صورت ميگيرد.
براي طهارت از اين نجاستها، ابتدا بايد توبه و استغفار کرد. دوم، تواضع در نزد بندگان خدا و تذلل در پيشگاه خداوند که آثار شوم اين نجاسات را پاک ميکند.
به بيان ديگر، از بين رفتن آثار سوء اين نجاسات و گناهان تنها به اين نيست که انسان استغفار کند، بلکه بايد آنقدر تواضع کند تا آثار سوء اين رذائل را از وجود خود پاک گرداند. اگر آدمي از همان آغاز «تکبر» خود را مهار ميکرد، کار به اينجا نميرسيد. اما حال که دچار بيماري تکبر شده، بايد ابتدا سبب تکبر را ريشهيابي و درون خود را پاک کند و سپس، تکبر را با تواضع معالجه نمايد. البته ممکن است سالها طول بکشد تا اين انسان يک رذيله را از وجود خود پاک کند.
دومين نوع نجاسات مردار است که باطن آن «حقد، حسد و عداوت» ميباشد و طهارت از آن با يقين صورت ميگيرد. منظور از يقين همان ايمان به خدا است. يعني، انسان باور ميکند که همه کارها به دست با کفايت خداوند صورت ميگيرد و اگر آنگونه که شايسته است خدا را نشناسد، حسد، حقد و کينه او را فرا ميگيرد و با ديگران عداوت ميکند؛ زيرا حسد ايمان را ميسوزاند.
سومين نوع نجاسات ظاهري، بول و غائط است که باطن آن پيروي از هواي نفس است. پاککننده آن تفکر در فناي لذتهاي دنياست.
به عبارت ديگر، همانگونه که انسان ساعتها در آشپزخانه وقت خود را براي تدارک غذاهاي رنگارنگ اختصاص ميدهد و در نهايت آنها را به صورت بول و غائط خارج ميکند، متابعت هواي نفس در اين دنياي زودگذر نيز چيز بيشتري نيست و هر لذت دنيوي پايانپذير است. زماني که او به ياد مرگ ميافتد و متذکر قيامت و لقاي پروردگار ميشود، به اين فکر ميافتد که بايد آرزوها را کم کند و درمييابد که هر لذتي در اين دنيا فناپذير است.
چهارمين نوع نجاست ظاهري، خون است که باطن آن ظلم کردن و پاککنندۀ آن، خوف از عذاب الاهي است. خداوند بارها در قرآن از مجازات ستمگران و عذابهايي که براي آنها در نظر گرفته شده، سخنگفته است. البته انسان بايد قرآن را با تدبّر بخواند تا به نکات مهم آن پي برد و متأثر شود؛ چرا که قرائت قرآن بدون تدبّر، تأثير چنداني نخواهد داشت.
پنجمن نوع نجاست ظاهري، شراب است که هرچيز مستکنندهاعم از مال، جاه، ثروت و… باطن آن ميباشد. مست شدن انسان يعني از خود بيخود شود و به هر عمل ناشايستي دست بزند.
بنابراين، دنياپرستي نوعي شراب است و مطهر اين نجاست، تذکر مرگ ميباشد.
خدايا قلوب ما را از همه امراض روحي و رواني پاک و همه را به راه راست هدايت فرما.
همچنین ببینید
هدایت تکوینی:
هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …
بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام
🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام 🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …