خانه / اسلايد / عمل انسان از هفت آسمان بالا مي‌رود

عمل انسان از هفت آسمان بالا مي‌رود

عمل انسان از هفت آسمان بالا مي‌رود
«معاذ» صحابي حضرت رسول مي‌گويد: در يکي از روز‌ها که همراه پيامبر بودم، ايشان نگاهي به آسمان افکند و فرمود:‌اي معاذ! مي‌خواهي حديث و سخني را براي تو بگويم که اگر آن را حفظ کني از آن سودمند گردي؟ معاذ گفت: لبيک يا رسول الله! من از شنيدن اين سخن خوشحال خواهم شد و آماده شنيدن اين حديث هستم.
حضرت رسول فرمود:‌اي معاذ! همانا خداوند براي هر آسمان فرشته‌اي قرار داده که آن فرشته دربان آن آسمان به شمار مي‌رود.
فرشته آسمان اول، زماني که اعمال انسان‌ها به دستش مي‌رسد، برخي از اعمال را بالا مي‌برد و برخي را به صورت انسان‌ها مي‌زند. زماني که دليل اين عمل را از او مي‌پرسند پاسخ مي‌دهد: من مَلک «غيبت» هستم و مأمورم اعمال کسي را که غيبت مي‌کند، بالا نبرم. از اين‌رو، تنها اعمال برخي از انسان‌هايي را که غيبت نکرده‌اند، به آسمان دوم مي‌برد.
مَلک و دربان آسمان دوم نيز اعمال انسان «فخرفروش» را بالا نمي‌برد (فخرفروشان کساني هستند که به عمل صالح خود بسيار افتخار مي‌کنند و هميشه و همه‌جا از خود و عمل صالح خويش سخن مي‌گويند) از اين‌رو، اعمال برخي انسان‌ها که «غيبت و فخرفروشي» بر ديگران نکرده‌اند به آسمان سوم برده مي‌شود.
مَلک آسمان سوم، اعمال انساني را که صاحب «کبر» است، بالا نمي‌برد و به صورت او مي‌زند.
مَلک آسمان چهارم، اعمال انساني را که داراي «عُجب» است بالا نمي‌برد و به صورت او مي‌زند.
مَلک آسمان پنجم، اعمال انساني را که داراي «حسد» است بالا نمي‌برد و آن را به صورت شخص مي‌زند.
مَلک آسمان ششم، اعمال انساني را که «ترحمي ‌نسبت به ديگران» در دل نداشته باشد بالا نمي‌برد و به صورت او مي‌زند.
(هر چه انسان از لحاظ ايمان قوي‌تر مي‌شود خاشع‌تر و رئوف‌تر مي‌گردد. رئوف نيز يکي از اسماء خداوند است. اگر انسان نسبت به اطرافيانش بي‌تفاوت باشد، داراي صفات مؤمنين نيست؛ هر چند از نظر علمي‌فقيه و مجتهد باشد. به هر حال، اعمال برخي انسان‌ها از اين آسمان‌ها هم مي‌گذرد تا به آسمان هفتم مي‌رسد. )
مَلک آسمان هفتم، عمل انساني را که صاحب «ريا» باشد بالا نمي‌برد و ندا مي‌دهد: من مأمورم عمل انساني را که براي خدا کار نکرده است بالا نبرم. سپس، آن عمل را به صورت شخص مي‌زند.
برخي اعمال از تمامي‌آسمان‌ها مي‌گذرد؛ اما همين‌که حضرت حق، عمل را مي‌بيند، آن را قبول نمي‌کند و به ملائکه مي‌گويد: اين عمل از تمام آسمان‌ها گذشت، اما شما تنها از ظاهر عمل او مطلع هستيد و از قلب اين بنده آگاهي نداريد:
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»
«وَيَدْعُ الإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكانَ الإِنْسانُ عَجُولاً»
«وَلَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَفَضَّلْناهُمْ عَلي كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً»
«انتم حفظة عمل عبدي و انا رقيب علي نفسه انه لم يردني بهذا العمل، عليه لعنتي».
شما حافظ عمل بنده من هستيد و من رقيب بر نفس او، همانا او اين عمل را براي من انجام نداده؛ بر او باد لعنت من. . به اين ترتيب، انساني که عملش را خالص براي خدا انجام نداده است، مورد لعن او قرار مي‌گيرد. «لعن» به اين معني است که انسان از رحمت خدا به دور باشد.
حال ممکن است اين سؤال پيش بيايد که چرا انساني که عملش از آسمان‌ها بالا نرفت، مورد لعن خدا واقع نشد و انساني که عملش از هفت آسمان گذشت مورد لعن قرار گرفت؟!
در پاسخ بايد گفت: انساني که عملش از هفت آسمان گذشت از علم و معرفت بسياري برخوردار بوده است، اما نتوانسته قلب خود را به گونه‌اي پاک کند که غير از خدا در آن نباشد. از اين‌رو، خداوند و ملائکه او را لعن مي‌کنند. البته اين حديث بسيار طولاني است که ما به همين اندازه اکتفا مي‌کنيم.
با توجه به اين بيانات، در مي‌يابيم که ملائکه ما را مي‌شناسند و به همين سبب، زماني که انسان مؤمن و صالحي از دنيا مي‌رود، به استقبال او مي‌شتابند و به او سلام مي‌کنند. اما برخي انسان‌ها از اين نعمت‌ها محرومند. در آخر سوره واقعه حالات سه گروه مقربين، اصحاب يمين و اصحاب شمال بيان شده است.
البته نبايد از رحمت خداوند نااميد بود. رحمت‌هايي که خداوند در دنيا بر ما عنايت کرده، يک رحمت جزئي است و حقيقت رحمت رحيميه خداوند در آخرت براي مؤمنين است؛ مؤمنيني که با روح پاک و قلب سليم از دنيا بروند.
انسان هنگام احتضار تمام اعمال خود را مانند فيلمي‌که در حال اکران بر صفحه تلويزيون يا سينما است مي‌بيند و هر آن‌چه را فراموش کرده باشد، به راحتي به خاطر مي‌آورد.
خداوند تمام اعمال ظاهري و عبادات را براي جلوگيري از مريض شدن قلب و روح ما قرار داده است. اگر کسي تمام اين اعمال عبادي را انجام دهد اما قلب پاکي نداشته باشد، در حقيقت خسر الدنيا و الأخرة خواهد بود.
برخي انسان‌ها زماني که از دنيا مي‌روند، باور ندارند که از دنيا رفته‌اند؛ يعني نمي‌خواهند اين حقيقت را قبول کنند. از اين‌رو، تا مدت زماني هم‌چنان سرگردان هستند. اما عده‌اي چنان از اين رفتن خوشحال هستند که اگر ملائکه هم بخواهند آن‌ها را به دنيا بازگردانند، حاضر نيستند که ديگر بار به دنيا باز گردند.
انسان بايد از فرصتي که در اختيار دارد، به‌خوبي بهره گيرد و براي خودسازي بسيار تلاش کند. بي‌ترديد، براي اين خودسازي به علم و معرفت ‌نيازمند است.
فرصت‌ها در حال سپري شدن هستند و عمر‌ها رو به پايان. هر روز که مي‌گذرد همه ما يک قدم به مرگ نزديک‌تر مي‌شويم، و بايد از اين فرصت زود گذر استفاده کنيم و براي رسيدن به بهشت و سعادت ابدي توشه‌اي فراهم سازيم. بهاي عمر انسان بهشت است و نبايد خود را به کم‌تر از بهشت بفروشد که خسارت بزرگي است.
از خداوند مي‌خواهيم که قلوب ما را به نور ايمان و علم قرآن منور بفرمايد و توفيق معرفتش را عنايت کند. باشد که به درستي اين مسأله را درک کنيم: براي چه به دنيا آمده‌ايم؟ بايد با عمل به وظيفه، آخرت خود را بسازيم. بايد از هم‌اکنون براي آخرتمان پس‌انداز کنيم و کسي که عمل خيري را انجام ندهد و قلب خود را پاک نکند، در واقع پس‌اندازي براي آخرت خويش نخواهد داشت.
از خداوند مي‌خواهيم که ما را در پاک کردن نفسمان ياري کند؛ چرا که هر چه امراض قلبي عميق‌تر باشند، پاک کردن آن‌ها دشوارتر خواهد بود و اين عمل با توبه و ندامت و تحصيل علم توحيد ميسر خواهد شد. انشاءالله

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *