دعای عرفه رابطه انسان با مبدأ هستی
پس حضرت شروع فرمود در سئوال و احتمام نمودن در دعا و آب از دیدگان مبارکش جاری بود پس گفت:
فرازهاى از دعاى عرفه
قسمت دوازدهم
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاکَ کَانّى اَراک
خدایا چنانم ترسان خودت کن که گویا مى بینمت
َ وَاَسْعِدْنى بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنى بِمَعْصِیَتِکَ
و به پرهیزکارى از خویش خوشبختم گردان و به واسطه نافرمانیت بدبختم مکن
وَخِرْلى فى قَضآئِکَ وَبارِکْ لى فى قَدَرِکَ حَتّى لا أُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْت
و در سـرنـوشـت خود خیر برایم مقدر کن و مقدراتت را برایم مبارک گردان تا چنان نباشم که تعجیل آنچه را تـو پـس انـداخته اى بخواهم و نه تأخیر آنچه را تو پیش انداخته اى
فرازهاى از دعاى عرفه
قسمت سيزدهم
اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى
خدایا قرار ده بى نیازى در نفس من
وَالْیَقینَ فى قَلْبى
و یقین در دلم
وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى
و اخلاص در کردارم
وَالنُّورَ فى بَصَرى
و روشنى در دیده ام
وَالْبَصیرَهَ فى دینى
و بینایى در دیـنـم
وَمَتِّعْنى بِجَوارِحى
و مـرا از اعـضـا و جوارحم بهره مند کن
وَاجْعَلْ سَمْعى وَبَصَرى اَلْوارِثَیْنِ مِنّى
و گوش و چشم مرا وارث من گردان (که تا دم مرگ بسلامت باشند)
فرازهاى از دعاى عرفه
قسمت چهاردهم
وَانْصُرْنى عَلى مَنْ ظَلَمَنى وَاَرِنى فیهِ ثارى وَمَـاءرِبى وَاَقِرَّ بِذلِک َعَیْنى
و یاریم ده بر آنکس که به من ستم کرده و انتقام گیرى مرا و آرزویم را درباره اش به من بنمایان و دیده ام را در این باره روشن کن
اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَاْغْفِرْ لى خَطیَّئَتى
خدایا محنتم را برطرف کن و زشتیهایم بپوشان و خطایم بیامرز
وَاخْسَاءْ شَیْطانى وَفُکَّ رِهانى وَاْجَعْلْ لى یا اِلهى الدَّرَجَهَ الْعُلْیا فِى الاْخِرَهِ وَالاُْوْلى
و شـیـطـان و اهـریـمـنـم را از مـن بران و ذمه ام را از گِرو بِرَهان و قرار ده خدایا براى من درجه والا در آخرت و در دنیا
فرازهاى از دعاى عرفه
قسمت پانزدهم
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى سَمیعاً بَصیراً
خدایا حمد تو را است که مرا آفریدى و شنوا و بـیـنا قرارم دادى
وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بى وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً
و ستایش تو را است که مرا آفریدى و از روى مهرى که به من داشتى خلقتم را نیکو آراستى در صورتیکه تو از خلقت من بى نیاز بودى
رَبِّ بِما بَرَاءْتَنْى فَعَدَّلْتَ فِطْرَتى
پروردگارا به آنطور که مرا پدیدآوردى و در خلقتم اعتدال بکار بردى
رَبِّ بِما اَنْشَاءْتَنى فَاَحْسَنْتَ صُورَتى رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَىَّ وَفى نَفْسى عافیتنی
پروردگارا به آنطور کـه بـوجـودم آوردى و صـورتـم را نـیـکـو کردى پروردگارا به آنطور که به من احسان کردى و عـافـیـتـم دادى
رَبِّ بِما کَلاَْتَنى وَوَفَّقْتَنى رَبِّ بِما اَنـَعْمَتَ عَلَىَّ فَهَدَیْتَنى
پـروردگـارا آنـچـنـانـکـه مـرا مـحـافظت کردى و موفقم داشتى پروردگارا آنچنانکه بر من انعام کرده و هدایتم فرمودى
رَبِّ بِما اَوْلَیْتَنى وَمِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنى
پـروردگارا چنانچه مرا مورد احسان قرار داده و از هر خیرى به من عطا کردى
رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنى وَسَقَیْتَنى رَبِّ بِما اَغْنَیْتَنى وَاَقْنَیْتَنى رَبِّ بِما اَعَنْتَنى وَاَعْزَزْتَنى
پروردگارا آنچنانکه مرا خوراندى و نـوشـانـدى پـروردگـارا آنـچـنـانـکـه بـى نـیازم کردى و سرمایه ام دادى پروردگارا آنچنانکه کمکم دادى و عزتم بخشیدى
رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنى مِنْ سِتْرِکَ الصّافى وَیَسَّرْتَ لى مِنْ صُنْعِکَ الْکافى
پروردگارا آنچنانکه مرا از خلعت باصفایت پوشاندى و از مصنوعاتت به حد کـافـى در اخـتـیـارم گـذاردى (چـنانکه این همه انعام به من کردى )
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
درود فرست بر محمد و آل محمد
وَاَعِنّى عَلى بَواَّئِقِ الدُّهُور ِوَصُرُوفِ اللَّیالى وَالاَْیّامِ وَنَجِّنى مِنْ اَهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الاْخِرَه
و کمکم ده بر پیش آمدهاى ناگوار روزگار و کشمکشهاى شبها و روزها و از هراسهاى دنیا و اندوههاى آخـرت نـجـاتم ده
ِوَاکْفِنى شَرَّ ما یَعْمَلُ الظّالِمُونَ فِى الاَْرْضِ اَللّهُمَّ ما اَخاف ُفَاکْفِنى وَما اَحْذَرُ فَقِنى
و از شر آنچه ستمگران در زمین انجام دهند مرا کفایت فرما خدایا از آنچه مى ترسم کفایتم کن و از آنچه برحذرم ، نگاهم دار
وَفى نَفْسى وَدینى فَاحْرُسْنى وَفى سَفَرى فَاحْفَظْنى وَفى اَهْلى وَمالى فَاخْلُفْنى وَفیما رَزَقْتَنى فَبارِکْ لى
و خودم و دینم را حـفـظ کـن و در سفر محافظتم کن و در خانواده و مالم جانشین من باش و در آنچه روزیم کرده اى برکت ده
وَفى نَفْسى فَذَلِّلْنى وَفى اَعْیُنِ النّاسِ فَعَظِّمْنى وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ فَسَلِّمْنى
و مرا در پیش خودم خوار کن و در چشم مردم بزرگم کن و از شر جن و انس بسلامتم بدار
وَبِذُنُوبى فَلا تَفْضَحْنى وَبِسَریرَتى فَلا تُخْزِنى وَبِعَمَلى فَلا تَبْتَلِنى وَنِعَمَکَ فَلا تَسْلُبْنى
و به گناهان رسوایم مکن و به اندیشه هاى باطنم سرافکنده ام مکن و به کردارم دچارم مساز ونعمتهایت را از من مگیر