ادامه ی درس دوم
تكيه قران به أصول عقلي و ابتكاري
قرآن در دعوت های خود به سوی خدا همواره به یک سلسله اصول عقلی و ابتکاری تکیه کرده و به عقول فلاسفه ای که بعد از نزول قرآن ظهور نموده اند درخشندگی خاص بخشیده است . او توجه بشر را به مبدا آفرینش چنین جلب کرده و می فرماید:
“ام خلقوا من غیر شیي ام هم الخالقون “
می فرماید: آیا بدون علت آفریده شده اند یا خود خودشان را به وجود آورده اند؟ از آنجا که هر دو باطل است دیگر تردیدی نیست که قدرتي آنها را پدید آورده است؛ بار دیگر ، از آفرینش آسمانها و زمین بر وجود خود استدلال نمودهنو مي فرمايد: آیا در وجود خداوند که خالق آسمانها و زمین است تردید است .
“افي الله شك فاطرالسماوات و الارض “
آیا در وجود خداوند که خالق آسمانها و زمین است تردید است .
و در جای دیگر از وحدت ماده و اینکه از یک آب و خاک میوه های مختلفی به وجود میآید استدلال بر وجود خدا نموده است آنجا که
در سوره رعد أيه ۴ می فرماید:
در زمین قطعات به هم پیوسته ايست و باغ هائی از انگور و کشت نخلهائی از يك بن و دو بن همگی با آب واحد سیراب می شوند برخی از میوهها را با برخی دیگر مزیت و برتری دادیم ، در این اختلاف با این که همگی با یک آب سیراب می شوند، برای افراد خردمند آیات و نشانه هایی از توحید است .
لذا اگر مادیون قرآن را یک کتاب آسمانی هم ندانند، ولی می پذیرند که قرآن بزرگترین کتاب توحید برای ملل جهان است .
و نتیجه اینکه راهنمای بشر به سوی خدا در ادوار گذشته علاوه بر فطرت همان نظم بسیط و ساده بود که از جهان درک میکرد ، و بر اساس قانون علت و معلول برای مجموعه جهان علت می طلبد.
زیرا قانون علت و معلول از قوانین کهنی است که در همه ادوار زندگی بشر مورد توجه بوده است و بشر دیرینه آنقدر کم هوش نبوده که چنین قانونی در محیط اندیشه وی وارد نگردد .