تفسیر عرفانی و تربیتی سوره بقره
چگونگی نزول قرآن
چه وقت قرآن نازل شد؟
بعثت ۲۷ رجب یا شب قدر؟
حضرت محمد(ص) در ۲۷ ماه رجب به پیامبری مبعوث شد و آغاز نزول قرآن به عنوان یک کتاب مفصّل ، در شب قدر از ماه رمضان سه سال بعد از بعثت بوده است .
قرآن دارای ظاهر و باطنی است.در احادیث برای قرآن هفت یا هفتاد بطن بر شماردهاند.که همانا درک آن برای تمام انسانها میسر نخواهد بود:لا یمسه الا المطهرون.و حقیقت و باطن قرآن دفعتاً بر قلب پیامبر گرامی اسلام نازل گردید.
اما قرآن بصورت الفاظ عربی یا همان ظاهر قرآن، به تدریج در عرض « ۲۰ سال» بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد.اولین قسمت از قرآن ۵ آیه اول سوره علق است ، و آیات دیگر آن در زمانهای دیگر نازل شده است.و اولین سوره کاملی که نازل گردید سوره حمد بوده و به همین جهت «فاتحة الکتاب » نام گرفت .آخرین سوره کاملی که بر حضرت نازل شد سوره «نصر» است .و آخرین آیه نازله بنا بر مشهور آیه ۲۸۱ سوره بقره است:
وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٢٨١﴾و پروا كنيد از روزى كه شمار را در آن به سوى خدا بازمی گردانند، سپس به هر كس آنچه را انجام داده ، به طور كامل می دهند ؛ و آنان مورد ستم قرار نمیگيرند [زيرا هر چه را دريافت می كنند ، تجسّمِ عينى اعمال خودشان است] .
و پیامبر خدا (ص) یازده روز و به قولی هفت روز پس از آن رحلت فرمودند.و شاید بتوان گفت آیه (۳ مائده)الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًاۚامروز [با نصبِ على بن ابیطالب عليه السلام به ولايت و امامت و حكومت و فرمانروايى بر امت] دينتان را براى شما كامل ، و نعمتم را بر شما تمام كردم ، و اسلام را برايتان به عنوان دين پسنديدم، که برخی آن را آخرین آیه در زمینه «احکام» دانسته اند ،و آیه «واتقوا…) به طور ومطلق آخرین آیه ای است که وحی شده است.
هدف درک معانی قرآن است که بسیار فراتر از جنبه ظاهری است.پس حیف است از باطن قرآن و انوار ملکوتی آن استفاده نشود و فقط به روخوانی قرآن اکتفا کنیم.
چنانچه خداوند اینچنین میفرماید:شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ۚ ﴿١٣﴾شوری، از دين آنچه را به نوح سفارش كرده بود ، براى شما تشريع كردو آنچه را به تو وحى كرديم ؛و آنچه ابراهيم و موسى و عيسى را به آن توصيه نموديم[اين است] كه دين را برپا داريد و در آن گروه گروه نشويد.
یعنی قرآن و تمام آنچه که بر پیامبران اولوالعزم پیشین نازل کردیم،قوانین، احکام دین و شریعت است.پس، کتاب در اصطلاح قرآن، مجموعهای است که حاوی شریعت و احکام دین باشد.
كافران گفتند : چرا قرآن يك باره بر او نازل نشد ؟
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا ﴿٣٢﴾فرقانمی فرماید: اينگونه [قرآن را به تدريج نازل ميكنيم] تا قلب تو را به آن استوار سازيم ،و آن را بر تو با ترتيبى منظم و خاص خوانديم.
دانشجو و استاد، همه علم نزد استاد حاضر است اما دانشجو باید ۴ سال برود دانشگاه در محضر استاد تا بتدریج بیاموزدیعنی علم را بتدریج باو برساند.
باید دین و آداب زندگی از قران آموخت. رسیدن به سعادت و خوشبختیو رسیدن به هدف خلقت فقط در پرتو قرآن است که خالق انسان برای سعادت او نازل کرده است از قرآن دستور زندگی و رسیدن به حیات جاودانه را باید آموخت پس بیایید قرآن را با توجه بیشتر بخوانیم و برای درک حقایق قرآن وقت بگذاریم.
همانطور کههر چیزی دارای ظاهر و باطنی است، قرآن نیز دارای ظاهر و باطنی است.انسان هم دارای ظاهر و باطنی است، هر چیزی ملکوتی دارد ، مثلا بادام ملکوتش روغن انست ،و انسان ملکوتش نفس اوست، ملکوت انسان در نزد اشخاص عامی و بیخبر مفهومی ندارد
اما عده قلیلی هستند که می دانند ملکوت انسان چه لطیفه ایست ،چه نیرویی دارد که می تواند مسجود ملائکه شود.اگر قدرت روحی انسان تقویت شود و قدرت پیدا کند(با علم و تزکیه تعلیم و تربیت) از ملائکه هم بالاتر و برتر می شود.
معلوم است انسان کامل که مسجود ملک شده یعنی چه ؟و سیر آدمی و عروج و تکامل و ترقی انسان تا چه حد است تا کجا می تواند برسد.
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
بلی این خاصیت وجودی ما است ،و این استعداد روح ملکوتی و عرشی ماست انسانی کهبا «ذلک الکتاب» در ارتباط است، «عند اللهی» میگردد.یعنی، از مرحله ظاهری بالاتر رفته و به باطن قرآن میرسدو حقیقت قرآن را درک میکند.
البته این علم یک علم اکتسابی نیست؛ بلکه علم لدنی است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) دارای این علم هستند.پیامبر(ص) و ائمه اطهار با داشتن علم لدنی به باطن قرآن علم دارند.
قرآن و اهلبیت(ع) همیشه در همه عوالم با هم هستند بلکه هرچه قرآن نازلتر میشود تا به عالم ماده برسد و به صورت الفاظ درآید،
باز هم اجساد مادی اهلبیت(ع) برای بیان ظاهر قرآن الزامی است.
زیرا اهلبیت(ع) حقیقت قرآن را با حقیقت و طهارت باطنی خود درک کرده و برای مردم بیان میکنند.لذا امام علی(ع) قرآن ناطق است.مقام اهلبیت(ع) و حقیقت باطنی آنها بر ما پوشیده است؛حضرت رسول(ع) خطاب به امام علی(ع) میفرمایند:«ما عرفک الا الله و انا».
این سخنان بسیار بلند و عمیق هستند که با تفکر در آنها تنها به عظمت مسأله پی خواهیم برد،اما از درک آن عاجزیم؛ چرا که به آن درجه و مرتبه از درک نرسیدهایم.
همانطور که عدم درک ما نسبت به عظمت قرآن، سبب شده است ما قرآن را مانند یک کتاب عادی بدانیم ! نه کلام خدا !باید همتها را بالا برده تا به درک عظمت قرآن نائل شویم.که از انوار ملکوتی قرآن و اهل بیتکه قرآن ناطق هستند، برای رسیدن به تکامل و سعادت بهره مند شویم