خانه / اسلايد / این جمله دریایی است/قال رسول الله صلوات الله علیه و علی آله: أوّل‏ من‏ یدخل‏ الجنّة فاطمة

این جمله دریایی است/قال رسول الله صلوات الله علیه و علی آله: أوّل‏ من‏ یدخل‏ الجنّة فاطمة

قال رسول الله صلوات الله علیه و علی آله: أوّل‏ من‏ یدخل‏ الجنّة فاطمة

❗این جمله دریایی است. فقهِ این حدیث، عقل را از هر فقیهی و حکیمی مبهوت می کند. این روایت منقول از آن حضرت است.

❗فهم این حدیث توقف دارد بر درک عمق سوره واقعه.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ (۱) لَیْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ (۲) خافِضَةٌ رافِعَةٌ (۳) إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا (۴)

وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا (۵) فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا (۶)

روزی که آن روز هم خافض است هم رافع، اما رفع: إلی درجاتی که لا تدرک و لا توصف و اما خفض: إلی اسفل السافلین. إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا (۴) وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا (۵)، این کوهها مثل ذره منبثّ در فضا می شود؛ همچنبن روزی و همچنین واقعه ای، بعد، مطلب چیست؟ تمامِ مطلب در این جمله است: وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً (۷)

سه قسمت می شود: اصحاب المیمنه، اصحاب المشئمه و السابقون، اما وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (۱۰) أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (۱۱) اگر بفهمید مقام سابقین را، آن قرب و آن تقرب را با مراتب سبق کمّاً و کیفاً تا برسد به اسبق السابقین. اسبق السابقین کیست؟ افضل الأولین والآخرین، خاتم الانبیاء والمرسلین است، او می شود اسبق السابقین بالضرورة، به حکم عقل، کتاب و سنت، وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ‏ مِمَّا عَمِلُوا (انعام ۱۳۲). بالضرورة، اول من یدخل الجنة، خاتم النبیین است

❗❗ ولی آنچه محیرالعقول است این است که حضرت می فرمایند: من بر براق وارد محشر و وارد جنة می شوم اما أمامی بنتی فاطمة: جلوتر از من دختر من، أمام امام الاولین والآخرین، این چه مقامی است؟ اول من یدخل الجنة فاطمة.

اگر این فهمیده شود تمام مسائل منحل است. … اوچه کرده که أمام امام الکل است؟ کاری که او کرده منحصر به خود اوست. تمام خلقتِ عالم، از بعثت آدم تا عیسی بن مریم به نتیجه رسید اما بدوّ صلاح به بعثت خاتم شد، به بعثت او غرض از خلقت و ثمرِ تشریع و دیانت محقق شد؛ ولی علت محدثه، خاتم النبیین است علت مبقیه، سیدة نساء العالمین است.

تمام ما حصل انبیاء، از آدم تا به خاتم توسط چه کسی باقی ماند؟ منحصراً به وجود صدیقه کبری. اگر او نبود نه حِلم حسنیّ بود، نه شجاعت حسینی بود، نه عبادت سجادی بود، نه مآثر باقری بود، نه آثار جعفری، نه علوم کاظمی، نه حجج رضوی، نه جود تقوی، نه نقاوت نقویه و نه هیبت عسکریه و نه غیبتی، آن کسی که یملئ الله الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا.

چه کرده او؟ خودش چه بود؟ اثر وجودش چه بود؟

إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (۲) اِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳)

نسل او در جهان باقی ماند به این. دین او در امم برقرار شد به وجود این: فاطمة بضعة منی، ورود او به بهشت، ورود پیغمبر است، اول من یدخل الجنة، فاطمه است

اما به چه کیفیت؟ متن حدیث، دقت ها دارد؛ اگر دنیای عامه همین روایت را بفهمد کافی است.

نص روایت این است: تُحْشَرُ ابْنَتِی‏ فَاطِمَةُ وَ عَلَیْهَا حُلَّةُ الْكَرَامَةِ وَ قَدْ عُجِنَتْ بِمَاءِ الْحَیَوَانِ فَیَنْظُرُ إِلَیْهَا الْخَلَائِقُ: بُهت انگیز، این روایت است آن هم از طرق عامه: هم محدثین، هم اعلام رجال. فَیَنْظُرُ إِلَیْهَا الْخَلَائِقُ: خلائق جمع محلّی به او است. چشم تمام آفریده ها همه دوخته به هودج او است. فَیَنْظُرُ إِلَیْهَا الْخَلَائِقُ فَیَتَعَجَّبُونَ مِنْهَا: آن روزِ غوغا که همه می گویند وا نفسا چه جور وارد محشر می شود که همه از خود بی خبر غرق در تعجب از آن عظمت. ثُمَّ تُكْسَى حُلَّةُ مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ علی أَلْفَ حُلل مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِّ حُلَّةٍ بِخَطٍّ أَخْضَرَ أَدْخِلُوا إبِنْتَ مُحَمَّدٍ الْجَنَّةَ، اما چه جور؟ عَلَى أَحْسَنِ صُورَةٍ: غوغا این است عَلَى أَحْسَنِ صُورَةٍ و أکمل هیئة و اتم کرامةٍ و اوفر حظ: افعل تفضیل است، باید وارد بهشت شود، اما چه جور؟ باحسن صورة، روز قیامت چه روزی است؟ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهیم۴۸) مغز ها از پوست در می آید، سیرت ها مصور می شود، احسن صورة یعنی چه؟ آیا تا به حال فکر کرده اید؟ قرآن بخوان تا بفهمی یعنی چه احسن صورة؟

در سوره ملک چنین می فرماید: تَبارَكَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (۱) الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَكُم‏. خلقت برای این است، خلق الموت والحیاة، چرا؟ برای این که آزمایش شوند تا مشخص شود احسن ما کانوا یعملون. خلقت برای این است: احسن در عمل، احسن در علم الله نزّل احسن الحدیث، َبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه،‏ علما و عملا و خلقا باید شود احسن، تا در روز قیامت محشور شود به احسن صورة، صورت او نشان می دهد سیرت او را، زهرا این است. این افعل تفضیلِ اول است. أدخلوا داخل کنید فاطمه دختر او را در بهشت اما باحسن صورة، باکمل هیئة.

این روایت از طرق عامه. هر مسلمانی باید بداند روز شهادت زهرا روز رحلت کیست و وظیفه خودش را بشناسد.

اما از طرق خاصه: صدوق در علل، این روایت را نقل می کند: عن ابی عبدالله، در مصباح الانوار عن ابی جعفر؛ هر دو امام قال قلت لم سمیت فاطمه الزهراء زهراء؟ سِرّ تسمیه حضرت فاطمه به زهراء چیست؟ فقال لأن الله عزوجل خلقها من نور عظمته: علت اینکه فاطمه، زهرا نامیده شده، چون خدا او را از نور عظمت خودش خلق کرده؛ این مبدأ او، آن هم منتهای اوست. اینجا حیرت الکمّل؛
♦مبدأ: خلق از نور عظمت الله،
♦منتهی: اولُ من یدخل الجنة.

فلما أشرقت: بعد که خلق شد از نور عظمت، آن نور أشرقت فأضاءت،
چه چیزی را روشن کرد؟

فأضاءت السماوات و الارض: همه آسمان ها و زمین به نور او منور شد، و غشت ابصار الملائکة: چشم های ملائکه، همه از دیدن این نور درمانده شد، و خرت الملائکة لله ساجدین: تمام ملائکه از تابش نور صدیقه طاهره به سجده افتادند، و قالوا إلهنا و سیدنا ما هذا النور؟ فاوحی الله الیهم … شرح حدیث برای وقت دیگر. ولی اهل نظر در این کلمات دقت کنند: اوحی الله إلیهم هذا نور من نوری: خودش نور از نور من،و أسکنتُه فی سمائی: مسکن او را سماء خودم قرار دادم،خلقته من عظمتی از عظمت خودم؛ العلی العظیم کیست؟ از آن عظمت، فاطمه را خلق کردم، اخرجه:

او را بیرون می آورم، از کجا؟

از صلب نبیّ من أنبیائی افضله علی جمیع الانبیاء. صدف این گوهر باید صُلب اشرف وُلد آدم باشد. ختم کلام هم این است و اخرج من ذلک النور: از همین نور که اسمش فاطمه است، خارج می کنم:أئمة یقومون بأمری و یهدون الی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی، مبدأ این، منتهی هم آن، وسط هم این: اخرج من ذلک النور ائمة.

درباره فضايل فاطمه زهرا (س) در عين اينكه يك شخصيت ملكوتي دارد، كمالات انساني در اوجش در وجود ايشان متجلي و متبلور است. علم فاطمه زهرا (س)، عبادت و تقواي ايشان، تمام خصوصيات اخلاقي و كمالات انساني در ايشان جمع شده است. جالب اين است كه هم علماي شيعه و هم علماي اهل سنت در اين زمينه روايات متعددي را نقل كرده اند. در كتاب شريف «فضايل الخمسه» ۲۰ فصل در باب فاطمه زهرا (س) است.

فاطمه زهرا (س) در عين اينكه يك حقيقت ناشناخته يي است، يك الگو و اسوه است. كسي نگويد كه اين شخصيتي كه ناشناخته است چگونه مي تواند براي ما اسوه باشد در حالي كه بايد گفت كه خير، آن جنبه ملكوتي فاطمه نمي خواهد براي ما اسوه باشد، آن جنبه انساني اش منظور است.

در روايتي از پيامبران آمده است كه در ميان مردان افرادي كه به كمال رسيده اند فراوانند اما در ميان زنان چهار زن در اوج كمال بودند، مريم بنت عمران، آسيه، خديجه و فاطمه بنت محمد (ص) .

از مريم و آسيه و از خديجه و از همه آنها و از همه زنان دنيا، افضل، فاطمه زهرا (س) است. فاطمه زهرا(س) با آفرينشش، با زندگي و منش و روشش، با سيره عملي اش به تمام بشريت راه را نشان داد و به همه سوال ها پاسخ گفت. به همه شبهاتي كه درباره زنان و مردان آمده است پاسخ گفت. ايشان براي همه زنان و براي همه انسان هاي با ايمان اسوه است

بنابراين فاطمه (س) علاوه بر حقيقت ملكوتي اش به لحاظ انسان بودن اسوه است، چون اسوه بايد دست يافتني و قابل ديدن و شناختن و پيروي كردن باشد، فاطمه زهرا (س) زندگي عادي مي كند، فاطمه (س) غذا مي خورد، نان مي پزد، فاطمه (س) زندگي عادي خودش را اداره مي كند، فرزندانش را پرورش مي دهد و خطبه مي خواند و تمام شوونات زندگي عادي را دارد و از اين جنبه فاطمه اسوه است به خصوص براي بانوان.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *