راه سعادت با قرآن در زندگی
تقوا چيست؟
امام علي ع ميفرمايد: «اوصيکم عباد الله بتقوي الله التي هي زاد و هي المعاد»؛
اي بندگان خدا! شما را به تقواي الاهي وصيت ميکنم، چرا که تقوا به عنوان توشهاي براي شماست و شما را به رستگاري ميرساند.
⁉به راستي تقوا يعني چه؟
تقوا از چهار حرف تشکيل شده است که معاني آنها به اين شرح است:
👈«ت»؛ ترک محرمات:۱⃣ یعنی دوري جستن از هر چيزي که خداوند آن را حرام کرده است.
👈«ق»؛ قيام به واجبات:۲⃣عمل کردن به آن چيزي که خداوند دستور داده است.
👈«و»؛ وقوف عند الشبهات:۳⃣ در جايي که انسان حرام بودن يا نبودن چيزي يا مسألهاي را نميداند عمل نکند.
👈«ا»؛ اخلاص:۴⃣هدف از انجام هر عملي تنها رضاي خدا باشد.
حضرت رسول ص در مورد سه مسأله اول ميفرمايد: «حلال بين و حرامٌ بين و شبهات بين ذلک»،يعني مسائل حلال و حرام براي شما در دين کاملاً تبيين شده است و شبهات، مسائلي بين اين دو ميباشند.
شبهات تنها در خوردن خلاصه نميشود؛ بلکه گاهي اوقات انسان سخني را ميشنود که حقيقت داشتن آن را نميداند ،در اينجا نبايد بدون تحقيق شايعهپراکني کند و هر حرفي را که ميشنود، بدون اطمينان از صحت آن، بپذيرد.
مثال ديگر اينکه: اگر آدمي در مورد حضور در مجلس خاصي شک دارد که در آن گناه ميشود يا خير ،بايد احتياط کند و از رفتن به اين گونه مجالس خودداري کند.
اين مسأله در مورد شنيدن برخي از انواع موسيقي نيز صادق است. انسان متقي بايد از شنيدن موسيقيهايي که عدهاي آنها را جايز و عدهاي غيرجايز ميدانند، خودداري کند.
البته دامنه اين سخن بسي طولاني و گسترده است که انسان متقي بايد از هر چيز شبههناکي خودداري کند، به طوري که گفتهاند:«لاورع کالوقوف عند الشبهة».
گفتني است انجام هر چهار عنصر فوق در مورد تقوا، بايد با يکديگر صورت گيرد و عمل نکردن به يکي از آنها موجب نقص ميگردد. حال، با اين بيان، هر کسي ميتواند ايمان خود را بسنجد و ببيند که آيا جزء افراد متقي است يا خير. اما مورد چهارم که «اخلاص» است، عنصر بسيار مهم و ويژهاي به شمار ميآيد که دسترسي به آن بدون رعايت سه مورد اول بسيار سخت است.
چنانکه پيشتر نيز در اينباره سخن گفته شد، اخلاص از معرفت خدا سرچشمه ميگيرد.البته اين بدان معني نيست که هر کسي معرفت داشته باشد، حتماً داراي اخلاص است؛بلکه معرفت و شناخت، مقدمه برای رسیدن به اخلاص محسوب ميشود.
مهم نيست که اين معرفت خدا با دليل و برهان باشد و يا اينکه علم حضوري باشد، به هر حال، ممکن نيست که انسان از همه چيز دنيا به خاطر خدايي که او را نشناخته است، بگذرد.