راه سعادت با قرآن در زندگي
انسان بين دو سرنوشت متضاد
ما بين دو سرنوشت متضاد در طول عمر درگيريم، يا وصول به قربي که از طرف محبوب اين خطاب برآيد:
✨ «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ *✨ارْجِعِي إِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً *✨ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي»؛
🔹 اي جان آرام گرفته و اطمينان يافته! *🔹به سوي پروردگارت در حالي كه از او خشنودي و او هم از تو خشنود است، باز گرد *🔹پس در ميان بندگانم درآي *🔹و در بهشتم وارد شو.و يا در ميان زبانههاي آتش،که اگر بخواهي او را به استغاثه طلبي و اظهار پشيماني نمايي،
اينگونه پاسخ آيد:
✨ «أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَي عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ *✨ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ *✨ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ *✨ قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»؛
🔹 [خدا به آنان ميگويد:] آيا آيات من بر شما خوانده نميشد و شما [همواره] آنها را تكذيب ميكرديد؟ *🔹ميگويند: پروردگارا! تيره بختي و شقاوت ما بر ما چيره شد،🔹و ما گروهي گمراه بوديم *🔹 پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آر،🔹پس اگر [به بديها و گمراهيها] بازگشتيم،🔹بيترديد ستمكار خواهيم بود *🔹[خدا] ميگويد: [اي سگان!] در دوزخ گم شويد و با من سخن مگوييد!
باري! وصول به سر منزل سعادت و رهايي از اين تنگناي شقاوت،
منحصراً بعد از اعتقاد به توحيد و يقين به وجود رستاخيز و حساب است که اگر اين اعتقاد نباشد براي نفس سرکش انسان هيچ مهاري نيست.
آري! فراموشي ياد آخرت، انرژي جهنم را فراهم ميسازد که هم اکنون در زواياي نهاد خود مياندوزي و اين ذخاير همه جا با تو هست.
❇ زيرا:✨ «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ»؛🔹 بدون ترديد هم اكنون دوزخ بر كافران احاطه دارد.
⚜و آنان که به رستاخيز و معيت حضرت جبار با خويشتن معتقدند، بذر گلهاي بهشت هم اکنون در نهانخانه جانشان موجود است.
✨«وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ»؛🔹 آن روز بهشت را براي پرهيزكاران نزديك آورند.
💠 تعجب امام سجاد
امام زينالعابدين ميفرمايند: «من تعجب ميکنم از انسانهايي که چون مطلع گردند که غذايي برايشان ضرر دارد، از خوردن آن پرهيز ميکنند تا بيمار نشوند و يا بيماريشان تشديد نگردد، هر چند که آن غذا، لذيذ باشد. اما چرا از گناهان که مانند غذاي مضر روح انسان تأثير ميگذارد، دست بر نميدارند».
بايد گفت دليل اين امر ناآگاهي انسانها از اهميت معرفت روح است و اينکه همانطور که طعام بر جسم اثر ميکند، گناه نيز بر روح انسان تأثير ميگذارد، اما تأثير آن در اين دنيا خلاصه نميشود.
آثار بيماري روح
اگر انسان از غذاي ناسالمي تناول کند، در همين دنيا بيمار ميشود و کاري به بعد از مرگ او ندارد؛چرا که پس از مرگ، جسم زير خاک قرار ميگيرد.
اما اگر روح در دنيا بيمار شود، هم در دنيا و هم در آخرت از آن بيماري رنج ميبرد. از جمله امراضي که در اين دنيا متحمل ميشود، اضطراب، نگراني، کبر، حسد، غرور و… است. اين بيماريها به او اجازه راحت زيستن را نميدهند.
علاوه بر اين، در آخرت هم چنان زندگي خواهد کرد که براي خود ساخته است و چنين انساني دنيا و آخرت خويش را از دست ميدهد.