خانه / اسلايد / خاتمیت در قرآن

خاتمیت در قرآن

خاتمیت در قرآن
موضوع ختم نبوت بر پیامبر خاتم(ص) را قرآن کریم بیان کرده آنجا که می فرماید:
مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ
پیامبر پدر هیچیک از مردان شما نبوده و نیست، و او را با این صفت نخوانید، فقط او پیامبر و خاتم انبیاء است. او را باین صفت بخوانید. و آیات دیگری هم در قران اشاره به ختم نبوت دارد. و دلالت می کند به اینکه امت این پیامبر امت وسط است، امت معتدل است، بالاترین امتها است:
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا
(ما همچنان شما (مسلمین) را امت میانه قرار دادیم، به آئین اسلام هدایت کردیم و نیز بیاراستیم باخلاق معتدل و سیرت نیکو (تا گواه مردم باشید) تا نیکی و درستی را سایر ملل دنیا از شما بیاموزند، چنانچه پیامبر(ص) را گواه شما کردیم تا شما از وی بیاموزید).
امت کامل و معتدل، امتی که دیگر امتی بالاتر از آن نمی تواند در دنیا وجود داشته باشد.
این هم خودش ختم نبوت را می رساند. اگر پیامبری بعد از این پیامبر بیاید، آن پیامبر و آن امت نمی تواند که ناقص تر از این باشد. اگر بخواهد امتی بیاید باید کاملتر باشد. ولی قرآن می فرماید: دیگر امتی بالاتر از امت اسلام که تربیت شده به تعالیم اسلام باشد فرض نمی شود.
و راجع به آخرین کتاب آسمانی (قرآن) می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُون
ما این ذکر و قرآن را نازل کردیم و برای همیشه حافظ آن هستیم و نگهداری می کنیم و مسلماً مقصود نگهداری در کتابخانه نیست.
یعنی قرآن را زنده نگه می داریم و برای همیشه در میان مردم خواهد بود، بنابراین کتاب منسوخ شدنی نیست.
و آیات دیگری در قرآن هست که دلالت می کند بر اینکه پیامبران گذاشته همه مبشّر بوده اند و همه مقدمه ظهوراین پیامبر بوده اند. یکی این آیه است:
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ
و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند، از پیامبران (و پیروان آنها)، پیمان مؤکّد گرفت، که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‌کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکّد بستید؟» گفتند: «(آری) اقرار داریم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم.
و از جمله امام علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: خداوند از همه پیامبران برای این پیامبر پیمان گرفته، یعنی تمام نبوتها و شرایع سابقه، مقدمه برای شریعت ختمیه، و این نبوت بوده اند.
هر پیامبری که آمده است همانطور که مردم را به خدا و قیامت دعوت، و ایمان به خدا و معاد را در مردم ایجاد کرده است، موظف بوده که ایمان به نبوت خاتم الانبیاء را هم که مطلبی است مربوط به آینده در مردم ایجاد بکند.
نظیر اینکه ما الان جزء اعتقاداتی که داریم ایمان به ظهور حضرت حجة بن الحسن(عج) است. این ایمان به ظهور آن حضرت در آینده، غیر از ایمان به قیامت یا ایمان به نبوت حضرت رسول است.
تمام پیامبران مبشّر بوده اند به ظهور پیامبر خاتم. و قرآن در خصوص حضرت عیسی می فرماید:
وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ
حضرت عیسی بن مریم به بنی اسرائیل فرمود که من خودم از ناحیه خدا به سوی شما پیغمبرم، و کتاب گذشته را که تورات است تأیید و تصدیق می کنم، نبوّت موسی و کتاب او را تصدیق می کنم، و من مبشّر و نوید دهنده هستم پیامبری را که در آینده خواهد آمد که نام او احمد است.
و امیرالمؤمنین(ع) در خطبه اول نهج البلاغه می فرماید: یک پیوستگی میان همه انبیاء بوده است که انبیاء سابق باید مبشّر انبیاء لاحق باشند بالخصوص نبیّ ختمی، و انبیاء لاحق از معرفیهای انبیاء سابق استفاده می کردند، و خود آنها هم انبیاء سابق را تصدیق و تأیید می کردند، و موظف بودند که مردم را دعوت کنند به اینکه به آنها هم ایمان بیاورند.
و یکی از اصول قرآن کریم اینست که باید به کتب و پیامبران گذشته ایمان آورد، یعنی باید به نبوت عامه ایمان آورد.
وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ …
اساساً این پیوستگی بوده است، بشارت پیامبران سابق به پیامبران لاحق و خصوصاً ایمان به نبوّت ختمیه را ایجاد می کردند،
مثلاً به (نوح و ابراهیم گفته بودند که پس از شما موسی و عیسی می آیند، شریعت ختمیه می آید) باین نحو بود تا وقتی که خداوند سبحان محمد(ص) را مبعوث، و او را فرستاد، تا بوسیله او وعده ای را که به مردم داده است به پایان برساند، و نبوت را با او تمام کند و به نهایت برساند و ختم نماید.
در حالی که از همه پیامبران، خدا برای او عهد و پیمان گرفته بود که به او ایمان داشته باشند و به او بشارت بدهند و او را به امتهای خودشان معرفی کنند.
و چون خدا این پیمان را بر پیامبران گرفته بود که باید علامات و مشخصات او را برای مردم بگویند، و بنویسند، در کتابهای آسمانی و آثاری که از پیامبران پیشین باقی مانده بود علائم این پیامبر همه ذکر شده بود و لهذا مشهور بود که این پیامبر در جزیرة العرب مبعوث می شود و این یک امر شناخته شده بود. و علائم بسیار دیگر.
بهرحال علامات او در میان امم، معروف و مشهور بود. قرآن می فرماید:
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٥٧﴾قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
(همان كسانى كه از اين رسول و پيامبر «درس نخوانده» كه او را نزد خود [با همه نشانه‏ها و اوصافش] در تورات وانجيل نگاشته مى‏يابند پيروى مى‏كنند ؛ پيامبرى كه آنان را به كارهاى شايسته فرمان مى‏دهد ، و از اعمال زشت بازمى‏دارد ، و پاكيزه‏ها را بر آنان حلال مى‏نمايد ، و ناپاك‏ها را بر آنان حرام مى‏كند ، و بارهاى تكاليف سنگين و زنجيره‏ها [ىِ جهل و بدعت را] كه بر دوش عقل وجان آنان است برمى‏دارد ؛ پس كسانى كه به او ايمان آوردند و او را [در برابر دشمنان] حمايت كردند و ياريش دادند و از نورى كه بر او نازل شده پيروى نمودند ، [بر موانع راه سعادت] پيروزند .«۱۵۷» بگو : اى مردم ! يقيناً من فرستاده خدا به سوى همه شمايم ؛ خدايى كه مالكيّت و فرمانروايى آسمان‏ها و زمين منحصراً در سيطره اوست ، جز او معبودى نيست ، زنده مى‏كند و مى‏ميراند ، پس به خدا و رسول او پيامبر درس نخوانده كه به خدا و تمام سخنان او ايمان دارد ايمان بياوريد ، و از او پيروى كنيد تا هدايت يابيد).
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ

سرّ اینکه: اسلام بخصوص در مدینه این همه نفوذ پیدا کرد، و ذهن مردم آماده بود که پیامبری او را قبول کنند، با وجود اینکه اوضاع اجتماعی آنها جور دیگری بود.بیشتر از این ناحیه بود. که مدینه مرکز یهودی نشین بود و علمای یهودی، مرتب به یهودیها و غیر یهودیها گفته بودند که ما از کتابهای آسمانی اطلاع داریم که در این سر زمین پیامبری مبعوث خواهد شد و احیاناً علائم و نشانیهائی را هم گفته بودند و روی همین مشخصات و علائم ظهور پیامبری را در این زمان با آن علائم حدس می زدند.
گو اینکه بعد که پیامبر اکرم(ص) ظهور کرد، عده ای ایمان نیاوردند و عده ای هم از روی همان علائم ایمان آوردند.

همچنین ببینید

یا امیر المومنین

💠💠💠🌺💠💠💠   🔸 یا امیر المومنین 🔸   ◻هر انسان كامل جز با ارادت به …

بالاترین تسبیح /حقیقت تسبیح چیست؟

بالاترین تسبیح  بالاترین تسبیح آنست که از درک صفت ربوبی اعلی و عظیم برآید ومخصوص …

چطور نماز را در زندگی خود پیاده کنیم؟

⁉️چطور نماز را در زندگی خود پیاده کنیم؟ ✅پیاده شدن نماز در زندگی یعنی حس …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *