زمزمه عـرفان مطالب تربيتي، عرفاني و اخلاقي و كتاب‌هاي سركار خانم طاهره سادات زرگرمرادي
عاشورا مدرسه خودشناسي و خود سازي
حال اگر در مراسم عاشورايي، حقايق بيش‌تر و عميق‌تر بيان شود، و مردم در اين مجالس شرکت کنند و باعث «استحکام ايمان و صفات حسيني» در آنان گردد، صفات حسنه مثل تقوي، عدالت، راستي، امانت وکمک به يکديگر که همان کارهاي دسته جمعي در اين مراسم است، در وجودشان رشد کند، آيا ارزش ناچيزي دارد؟ مراسم عاشورا و زنده نگه‌داشتن واقعه کربلا، برکات بسياري دارد، که در جاي ديگر نمي‌توان يافت.
امروزه به وسيله تلويزيون، اينترنت، مطبوعات و …، شرق وغرب جهان به هم متصل شده است و تأثير افکار و آراي گوناگون را در مردم نمي‌توان ناديده گرفت.
در چنين دنياي آشفته‌اي که مردم کورکورانه افکار و آراي گوناگون ديگران را تقليد مي‌کنند، و تشخيص حق و باطل مشکل شده، تنها دين مقدس اسلام است که بر مبناي عقل و علم و وحي استوار است.
بشر با اين همه پيشرفت، مشکلات علمي فراوان دارد، که جوابي براي آنها نمي‌يابد مگر از راه وحي و بدون پشتوانه وحي نمي‌تواند به امنيت و سعادت برسد؛ زيرا در زندگي، حکمت‌هاي بسياري وجود دارد فقط قرآن که وحي از طرف خالق انسان‌ها براي تربيت، هدايت و تکامل آنها است، مي‌تواند راه سعادت ابدي را نشان دهد. لذا در پرتو قرآن، اسلام تنها دين جهاني خواهد بود؛ ديني که خداوند براي بشريت اراده فرموده است:
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
همواره مىخواهند نور خدا را با سخنان باطل [و تبليغاتِ بىپايه] خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين كه نور خود را كامل كند نمىخواهد، هر چند كافران خوش نداشته باشند. اوست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشركان رضايت نداشته باشند.
حسين(ع) براي چنين دين و مکتبي فداکاري مي‌کند. اين دين را در مکتب اهل‌بيت(س) بايد آموخت. پس پيروان اين دين(مسلمانان) بايد عمل خود را بر اساس همان کتاب خدا و پيروي از عترت رسول خدا قرار دهند، و از دستورات دين براي تهذيب اخلاق، تحکيم ايمان، و اصلاح روابط اجتماعي استفاده کنند، که هم سعادت دنيا وآخرتشان تأمين شود و هم براي مردم جهان الگو باشند.
در کدام مکتب، غير از مکتب حسين(ع) مي‌توان به چنين معرفتي رسيد؟
نکته قابل تامل و تعقل
با کمال تأسف، معلمين حقيقي را از صحنه خارج کردند و خلافت را غصب نمودند، تا آن‌جا که معاويه بن ابوسفيان بر مسلمين مسلط مي‌شود، و بعد از مرگ معاويه، رهبري اين دين را به فردي مانند يزيد بن معاويه مي‌سپارند، و از حسين فرزند رسول خدا مي‌خواهند که با او بيعت کند!
مختصري از زندگي يزيد
معاويه بن ابي سفيان در زمان خلافت خويش از مردم براي پسرش بيعت گرفت و او را وليعهد خود نمود تا هنگامي که از دنيا برود؛ يزيد به جاي وي قرار گيرد.
يزيد مدت سه سال و نه ماه خلافت کرد. او در سال اول سلطنت خود، حسين(ع) را با جماعتي از آل ابوطالب به شهادت رساند و واقعه عاشورا را به وجود آورد. در سال سوم سلطنت وي به سال۶۳ واقعه حرّه اتفاق افتاد و جمع کثيري از اهل مدينه با چند نفر از اولاد ابوطالب در آن واقعه مقتول شدند.
مسعودي بعد از ذکر عده‌اي از شهداي بني‌هاشم در واقعه حرّه مي‌فرمايد:
و غير از ايشان از ساير قريش و انصار و مردمان ديگر از معروفين که عدد مقتولين ايشان ۴ هزار نفر به شمار رفته، به غير از کساني که معروف نبودند، پس از آن مسرف بن عقبه دست تعدي بر اعراض و اموال مردم گشاد و اموال و زنان اهل مدينه را تا سه روز بر لشکر خويش مباح داشت تا هر چه خواهند از اموال ايشان غنيمت گيرند و با زنان و دختران …
لشکر شام اصلا دين نداشتند؛ آنها به حکم «الناس علي دين ملوکهم» آييني جز آيين يزيد نمي‌دانستند و دست تعدي بر اموال و اعراض مسلمانان گشودند.