خانه / اسلايد / ضرورت وجود خلیفه و انسان کامل

ضرورت وجود خلیفه و انسان کامل

ضرورت وجود خلیفه و انسان کامل
*خلاصه آنچه اهل معرفت در ضرورت وجود انسان کامل بیان کرده اند اینستکه:
چون در اسماء ذاتیه وحدت و در اسماء فعلیه کثرت غلبه دارد.از این رو هویت غیبیه مقتضی نامی است که با ارائه وحدت و کثرت جامع جمیع اسماء جلالیه و جمالیه، و در بر دارنده مقام جمع و تفصیل باشد و این همان «اسم اعظم» است.
و اسم اعظم که بعنوان «لیس کمثله شئٌ» در انسان کامل ظهور می نماید.
برهان ضرورت وجود مظهری که از یک سو جنبه عنصری و طبیعی داشته باشد. و مصداق « يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ باشد.
و از سوی دیگر: ارتباط با وحی و ماوراء داشته باشد.
فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ فاوحی الی عبده ما اوحی
(.در حالی که در افق اعلی قرار داشت، سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد، تا آنجا که..خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود )
اما ضرورت چنین مظهری برای هر عصر و زمان و هر نسلی از آن جهت است که: ظهور اسم «لیس کمثله شئ» همواره خواهان مظهر است. و تنها مظَهر آن همان کون جامع، یعنی «انسان کامل» است.
و با ارتحال انسان کامل از نشأة شهادت به غیب و وفات عنصری او، آن نیز از بعضی از مراتب آن کون جامع از ظهور به بطون، و از شهادت به غیب مستور می شود.
لذا با غروب هر انسان کامل طلوع انسان کامل دیگر آغاز می گردد. چنانکه امام علی(ع) می فرماید: «الا ان مثل آل محمد کمثل نجوم السماء اذا هوا نجم طلع نجمٌ»
البته این استکه اگر تکثر و تعدد انسان کامل به لحاظ زمانها و عصرهای مختلف اثبات شود، این کثرت که ناظر به ابدان آنهاست مانع از وحدت آنها به لحاظ جمعی انسان کامل نمی باشد.
و شاهد این مدعا گفتار پیامبر(ص) به امام علی(ع) که فرمود:
«یا علی انت تسمع ما اسمع و تری ما آراء الا انک لست بنبی و لاکنک وزیر»
و نیز آیه کریمه که در جریان مباهله از علی(ع) بعنوان نفس نبی یاد می نماید.
«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ
پس هر كه با تو درباره عيسى پس از آنكه بر تو [به واسطه وحى ، نسبت به احوال وى] آگاهى آمد ، گفتگوى بى‏منطق كند، بگو : بياييد ما پسرانمان و شما پسرانتان، و ما زنانمان و شما زنانتان، و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديكتان را دعوت كنيم ؛ سپس يكديگر را نفرين نماييم ، پس لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم)

در فلسفه و کلام و عرفان، در تبین و حقیقت و بیان ضرورت انسان کامل تفاوتی وجود دارد.
اهل کلام: با استناد به قاعده لطف وجود انسان کامل را جهت راهنمایی و ارشاد جامعه بشری ضروری می شمارند.
و فلاسفه با نگاه به مراتب عقل و … به حقیقت انسان کامل می پردازد و امکان وجود وی را ثابت می نماید. و در مبحث نبوت نیز از راه حکمت واجب ضرورت آفرینش و ارسال چنین انسانی را ثابت می کنند.
وجه مشترک این دو گروه در نگاه زمینی آنهاست زیرا بیان و برهان خود را با توجه به نیازها و یا «مدارج زمینی انسان» شکل می دهند.
اما اهل عرفان: با نگاه به آسمان( نگاه آسمانی) ضرورت الهی وجود انسان کامل را اثبات می نمایند.
ضرورت انسان کامل در نزد اهل عرفان به دلیل «ظهور اسم جامع و اعظم الهی» در مظهر تامی است که جمیع مراتب وحدت و کثرت را بدون غلبه یکی بر دیگری دارا باشد.
از این افق غرض ذاتی و اوّلی از خلقت انسان کامل، اصلاح جامعه و اموری که در دایره تکوین است نمی باشد، بلکه علی رغم اینکه همه مخلوقات مخصوصاً جامعه بشری از نعمت وجود او بهره مندند، غرض از خلقت او همانا «ظهور تام خالق» است. *
و این مطابق با تفسیر است که می فرماید:
«خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی»
*خلاصه آنچه برای اثبات مظهریت انسان کامل بیان شد این است که چون در حقایق وجوبی و اسماء الهی احکام وحدت غالب و کثرت مغلوب است، و در حقایق امکانی احکام وحدت مجالی نیست، «وحدت حقیقی که جامع وجوب و کثرت است» در هیچ یک از این دو مقام ظهور نمی نماید.
در نتیجه ظهور آن منحصر به مظهری است که جامع دو نشئه، و جامع وحدت و کثرت در دو قوس وجوب و امکان باشد. یعنی منحصر به انسان است که آگاه به جمیع اسماء می باشد.*

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *