ولایت الهی انسان کامل
*«ولی» یکی از اسمای حسنای الهی است: «فالله هو الولی» اگر انسان مظهر این نام شود، از این راه می تواند بر بیرون از خود نیز ولایت داشته باشد.
بر این اساس از انسان کامل که ولی الله است، کارهای فراوانی صادر می شود. معجزات انبیاء و کراماتی که از ائمه اطهار(ع) و اولیاء الهی صادر شده، همه به واسطه آن است که آن ها مظهر ولی الله حقند.
انسان کامل وقتی که مظهر اتم و اکمل اسم شریف «ولی» شد، صاحب «ولایت کلیه) می گردد و می تواند به اذن الله در ماده کائنات تصرف کند و قوای ارضیه و سماویه را تحت تسخیر خویش در آورد و حکم او به خاطر «ولایت کلیه ای که دارد، همه جا نافذ است.
به عنوان مثال حضرت موسی(ع) با اراده اش به اذن الهی صورت جمادی را خلع نمود و سپس صورت حیوانی بر آن پوشانید و به شکل اژدها در آورد:
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
همه معجزات و کرامات و خوارق عادات از این قبیل است و به اراده کمّل و خلّص اولیای الهی به اذن الله تعالی صورت می گیرد، چه اینکه عصا در دست موسی به اذن الله اژدها شد.
حقیقت فعل و ایجاد و تأثیر به مصداق «لا مؤثر فی الوجود الا هو» از خداوند متعال است، چون تنها کسی که به صورت مستقل در موجودات تأثیر می گذارد و حکمش نافذ می باشد. خدای سبحان است که ولی بالذات است.
تأثیر اراده اولیای الهی بالعرض و بالتبع است و از همین جهت است که در آیات و روایات چنین کارهای خارق العاده به آنها نسبت داده می شود.
در واقع ولایت اولیای الهی در طول ولایت حق تعالی است نه در عرض آن، چه این که باقی اسماء و صفات الهی نیز به همین صورت است. همه کمالات بالذات مال خدای سبحان است و او به موجودات دیگر به مقدار سعه ء وجودیشان اعطاء می فرماید.
از باب مثال حیات مطلق، علم مطلق، قدرت مطلقه و همه صفات بالذات منحصراً برای ذات اقدس پروردگار ثابث است.
بعد از بیان اینکه ولایت اولیای الهی به اذن الله است، باید دانست که این اذن، اذن قولی نیست، بلکه اذن تکوینی می باشد که منشعب از ولایت کلیه مطلقه الهیه است که خداوند به حضرت عیسی(ع) می فرماید:
وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي
(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم؛ که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی؛ و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم؛ و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده میساختی، و در آن میدمیدی، و به فرمان من، پرندهای میشد؛ و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا میدادی؛ و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده میکردی؛
این ولایت، که قدرت نفس بر تصرف در ماده کائنات است، «ولایت تکوینی» است، نه تشریعی.
ولایت تشریعی مختص به خدای سبحان است که شارع مقدس است و برای بندگان شریعت و قانون قرار می دهد تا تمام خواسته های بندگان را تأمین و تضمین نماید و غیر از حق متعال کسی حق تشریع شریعت ندارد. و آنچه نبی بیان می کند از باب «ان هو وحی یوحی» می باشد*.
الحمدلله رب العالمین