خانه / اسلايد / انسان در پرتو ولایت

انسان در پرتو ولایت

انسان در پرتو ولایت

همواره دو راه در مسیر انسان قرار دارد که زندگی خود را در آن مسیر قرار می دهد:
الف) راه خدا
ب) و یا انحراف از راه خدا که همان راه شيطان است.
با انحراف هر چند بسيار كم از راه خدا، انسان در راه شيطان و اولیای او قرار خواهد گرفت و غير از ولايت خدا و ولايت شيطان [که انحراف از حقیقت و راه خداست] ولايت ديگری وجود ندارد که خدای متعال در آیة الکرسی می فرماید:
اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ
وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ
أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
خداوند، سرور كسانى است كه ايمان آورده‏اند. آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مى‏برد و[لى] كسانى كه كفر ورزيده‏اند سرورانشان[همان عصيانگران] طاغوتند كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مى‏برند. آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند.
اگر انسان از تحت ولايت خدا خارج شود لاجرم تحت ولايت شيطان قرار ميگيرد و راه شيطان در حقيقت سرابی بيش نيست و به سوی جهنم سوزان که در دنیا با آتش بخل و حسد و کینه و... می سوزد و هم در آخرت از رحمت الهی محروم است.
صراط مستقيم همان راهی است كه انسان را به خدا ميرساند و بسيار عميق و دقيق و باريكتر از مو و برنده تر از شمشير است. و شیطان هم در سر همین راه قرار می گیرد و خود گفته است:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ
[شیطان] گفت: [اكنون كه به كيفر تكبرم] مرا راندی، يقيناً بر سر راه مستقيم تو [كه رهروانش را به سعادت ابدى مى‏رساند] در كمين بندگانت خواهم نشست. سپس از پيش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان مى‏تازم و [تا جايى آنان را دچار وسوسه و اغواگرى مى‏كنم كه] بيشترشان را سپاس‏گزار نخواهى يافت.
خدا فرمود: از اين جايگاهت در حالى كه مستحق سرزنش و رانده شدنى بيرون شو كه قطعاً هر كه از آنان از تو پيروى كند، بى‏ترديد جهنم را از همه شما لبريز خواهم كرد:
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ
برای اینکه با تعلیم و تربیت و سیر تکاملی آشنا شویم باید انسان را بشناسیم و بدانیم که با شکوفاکردن استعدادهای خویش تا چه اندازه می توانیم به تکامل برسیم. اگر انسان تحت تربیت الهی قرار نگیرد و به تکامل نرسد، علاوه بر عدم تکامل خویش می تواند دنیا را هم به تباهی بکشاند. راهی که انسان را به تکامل می رساند راه خداست. برای قرار گرفتن در راه خدا ابتدا باید هرچه غیر خداست را از درون و قلب خود خارج کرد؛ آنگاه با ایمان به خدا و تمسک به ولایت در مسیر خدا گام برداشت.
فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله…
اصل طاغوت که صیغه مبالغه است به طغیان برمیگردد؛ به معنای از حد و مرز تجاوز کردن. بنابراین هرچیزی که وسیله تجاوز از مرز حق باشد طاغوت محسوب می شود. از این روی شیطان، بت، تجاوزگر، سلطان جائر، متکبر و هر معبودی غیر خدا و هر مسیر و راهی که به غیر حق منتهی شود بازهم طاغوت محسوب می شود. بنابراین باید طاغوت و طاغوتیان را شناخت و به حقیقت و خدا ایمان آورد و به عروه الوثقِی الهی تمسک جست. خداوند از مکنون دلها و ضمایر انسانها مطلع است و این مسأله در حقیقت تهدیدی جدی برای منافقین است.
قرآن می فرماید:
لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی
در دین هیچگونه اکراهی وجود ندارد؛ چرا که تمام دستورات دینی با فطرت آدمی هماهنگ بوده و برای انسان متعارف است و دین هیچگونه دستور ضد فطرت ندارد.
در حقیقت پیام دین دعوت به سوی خدا است و امکان ندارد انسان به خدا ایمان داشته باشد اما دیندار نباشد. اگر کسی خدا را شناخت، او را منبع هر خیر و برکتی می یابد زیرا هر آرامش و سعادتی به خداشناسی و دین و یاد و ذکر معبود بر می گردد.
نور ایمان آنچنان باید در قلب انسان تجلی یابد که غیر از خدا چیزی در درون قلب باقی نماند و ایمان در قلب انسان باید مانند خون در عروق و رگها و شریان حیاتیاش جاری شود، و بر جوارح و اعمال و افکارش اثر بگذارد. زیرا ایمان تنها یک حقیقت است و غیر از آن راه طاغوت است. راه خدا این است که انسان در تمام ابعاد(عقل، جوارح، علم و...) انسان الهی شود و بداند که خداوند از همه لحاظ(فکر ، خیال،...) محیط بر انسان است. بنابراین انسان باید مراقب تمام افکار و خیالات و اعمال خود باشد و در همه زمینه ها در مسیری گام بردارد که خداوند برایش قرار داده است. اگر همه انسان ها به راه مستقیم بروند همگی الهی و تحت ولایت خدا خواهند بود.
الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الیِ النور
خداوند ولیّ آنهایی است که ایمان آوردند و آنها را از ظلمت و تاریکی خارج کرده و به سوی نور(نور حقیقی خداوند است که همه موجودات باید به او توجه کنند) هدایت می کند.
انسان در همه حال حتی در خواب، در حال سیر کردن به سوی خداست، پس می توان زندگی خود را به گونه ای تنظیم کرد که همه اعمال و افکار نیز در راه خدا و الهی گردد.
تشخیص و شناخت راه مستقیم و گام نهادن در آن بسیار دشوار است. صراط یک سیر و معرفت درونی است که این سیر فهمیدن(علم پیدا کردن)، پذیرفتن(یقین و باور داشتن) و عمل کردن(به مرحله اجرا در آوردن) است.
اگر انسان مستقیم شود، صراط را خواهد شناخت و اگر صراط را بشناسد، مستقیم میگردد.
رونده و راه یکی است، نور مطلق خداست و انسان آفریده شده تا نور مطلق را بشناسد، و با این نور منور شود و در جذبه این نور قرار گیرد. ازاین رو ائمه اطهار و معصومین(ع) میزان و ترازوی اعمال هستند، انسان می تواند با سنجیدن اعمال خود نسبت به ائمه(ع)، بداند تا چه اندازه در راه خدا است.
علاوه بر دشواری راه، مسأله مهم و دشوار دیگری نیز در این زمینه وجود دارد و آن استقامت بر این راه است. چه بسیار انسانهایی که در مسیر قرار گرفتند اما استقامت نکرده و از ادامه راه باز مانده اند.  این مسأله نشان می دهد که استقامت بر صراط، بسیار دشوار است.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *