خانه / اسلايد / انسان در قوس صعود

انسان در قوس صعود

انسان در قوس صعود
پس از آنکه این دوره به پایان رسید یعنی انسان از مرتبه علوی تنزلاتی نمود تا به مرکز خاک رسید، قادر متعال و حکیم علی الاطلاق به ید قدرت در قوس صعود وی را از پست ترین مرتبه هستی به تدریج در بلندترین پایه وجود میرساند و بر اوج رفعت و بزرگواری وی را صدر نشین میگرداند؛ زیرا بشر پس از آنکه مراحل طبیعی خود را به اتمام رسانید، چنان‌چه هیولا و ماده جماد میشود و به شکل عناصر ظهور می نماید، و عناصر نبات شده و به صورت نباتی غذای انسان میگردد. و بعد طی مراحلی نطفه و جنین و در رحم مادر ظهور و بروز نموده تا آنکه اطوار تکامل آن نشأء را به پایان رساند و خود را آماده حیات و زندگی خارج نماید، و به صورت طفل تظاهر نماید.
و نیز مراحلی را از کودکی تا کهولت و پیری بگذراند تا آن‌چه در نهاد وی گذارده ظهور و بروز نماید، و اگر موفق گردید و سعادت نصیب او شد، از مرتبه بشری به ملکی و از ملکی به ملکوتی و از ملکوتی به لاهوتی، و از رتبه عبودیت به ربوبیت خواهد رسید؛ یعنی بنده خالص و مظهر و نماینده صفات الهی میگردد و کار خدایی می کند. و همین طور بشر طی طریق میکند تا این‌که پس از سیر استکمالی سرانجام به مرکز وجود خود برسد و در آنجا بیاساید.
و آخرین مرتبه کمال انسانی و غایت سیر وی را معاد و قیامت نامند؛ که یکی از اصول عقاید ما است و در قرآن و احادیث بسیار از آن سخن به میان آمده است. بلکه ارسال رسل و انزال کتب سماوی برای این است که مردم را به مبدأ و معاد خود آشنا گردانند.
و علی ای حال، انسان در هریک از عوالم ملک و ملکوت مرتبه و مقامی دارد و دست قدرت ازلی وی را در اطوار خلقت گاهی از علو به سفلی فرود میآورد و گاهی از سفل بالا میبرد تا این‌که آن‌چه در باطن و حقیقت وی پنهان است آشکار گردد و قدرت کامله خود را به جهانیان بنماید.
خداوند متعال و خالق انسان می فرماید:
إنا خلقنا ألإنسان في احسن تقويم ثم رددناه اسفل السافلين
 كه ما انسان را در نيكوترين نظم و اعتدال آفريديم. آنگاه او را [مرحله] پست‏ترينِ بازگردانديم.
انسان در احسن تقويم خلق شده آنگاه در اسفل سافلين قرار گرفته است، و بايد تلاش كند كه از اسفل السافلين خود را بالا بكشد؛ زیرا حقيقت انسان مانند گوهر و دُرّی است از عالم ملکوت كه بايد در دریای بیکران دنیا پرورش یابد.
با مرگ هر انسانی در حقيقت معاد او آغاز ميشود: «انا لله و انا الیه راجعون» در ابتدا، سیر نزولی او تا عالم دنیا بود، حال در سیر صعودی به عالم برزخ و به معاد ميرسد. « همه از خدا آمده ایم و به سوی خدا می رویم».
انسان باید برای شناخت مسیر و سیر صعودی از لحاظ علمی، عقلی، عملی وسعی کند بر معلومات خود بیفزاید. يعنی از لحاظ نظری، معارف الاهی را در باره مبدأ و معاد کسب كند و از نظر عقلی با دليل و برهان آنها را تثبت و باور نموده، در مرحله عمل نيز بر اساس معلومات کسب شده عمل نماید، تا اينكه این علوم به قلب و باطن او سرایت کرده، جزئي از وجودش شوند، و بدین وسیله سعه وجودی بیابد. پس از معرفت و شناخت است که همه حركات و افكار و تعقل و اعمال و اقوال انسان الهی ميشود، و خود را با راه تکامل و هدف خلقت تطبیق می دهد.
خداوند راه را به انسان نشان داده و ميفرمايد: «إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا» اما انسان به تنهايي نميتواند این راه را بپیماید بلکه بايد با كاروان هستی حركت كند؛ از این رو نیاز به راهنما دارد، که اگر انسان پيامبران را به عنوان راهنما انتخاب نمود و در كاروان الهی قرار گرفت و استعدادهای خدادادی خود را شکوفا كرد شاكر نعمتهای خدا خواهد شد؛ چرا كه از تمام وسايل و نعمتها و سرمايه های خدادادی در راه رسيدن به رشد و تكامل خویش استفاده كرده و در سیر صعودی به تکامل می رسد.
ولی اگر فطرت خود را بر اثر جهل و گناه مخفی كرد و بر روی آن سرپوش قرار داد، و به ندای فطرت توجه نکرد، شياطين جن و انس به عنوان راهنمای او قرار خواهند گرفت؛ بنابراین حقيقت(مبدأ و معاد) را فراموش و هر چيزی را غير از خدا به عنوان كمال مطلق تلقی ميكند. در اين حالت انسان كفور خواهد بود چرا كه از نعمتها و سرمايه های خدادادی برای رسيدن به تكامل و راه خدا استفاده نكرده است.
تنها سفينه و کشتی نجات، سفينه پيامبران است؛ که اگر انسان پيرو رهبران الهی گردد و در اين سفينه قرار گیرد، در هر مقطع به مقاماتی ميرسد. در يك مقطع به مقام مؤمنين، در مقطع ديگر به مقام متقين، و از مقامی به مقامی تا انشاءالله به لقاءالله و مقام عندیت نائل شود.
انسان به دنیا آمده تا به تکامل برسد. پیامبران، معلمانی حقیقی برای تربیت بشریت هستند و کتب آسمانی را مرجع تعلیم خود قرار داده اند. بنابراین برای تمام بشر رهبرانی از آدم تا خاتم وجود داشته و تا بشر هست بايد معلمينی باشند؛ تا انسان را از سير نزولی و سير صعودی خود باخبر کنند.
تمام دنيا ظلمت است ولی اگر انسان متوجه خدا باشد همه دنيا برایش نور خواهد شد. دنيا و مخلوقات خدا با نور الهی خلق شده اند و به نور خدا اداره شده و ثمراتی دارند. اما اگر انسان نور الهی را در موجودات عالم نبيند، برای هر چیزی وجود مستقلی قائل خواهد بود. پس باید با راهيان نور حركت كرد و گر نه در ظلمات خواهد ماند.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *