آیا شما نیز آدرس این آرمانشهر را می خواهید؟
هر کس می خواهد به این مدینه فاضله سفر کند حتماً باید جزء گروه متقین باشد و این هم آدرس این شهر.
فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ.
يقينا پرهيزكاران در بهشتها و [كنار] نهرها هستند،«۵۴» در جايگاهى حق و پسنديده نزد پادشاهى توانا).
راه رسیدن به این آدرس نیز در کتاب قانون الهی و کلام معصومین(ع) بیان شده که اگر کسی با قانون الهی و عبودیت، درخت وجود خود را آبیاری کند آمادگی می یابد، و به او اجازه داده می شود که از ساکنین این آرمانشهر باشد.
آیا این شهر را شناختید؟
آری ! این شهر بهشت است. جایی که همه آرزو می کنند بروند و از نعمتهای الهی بهره مند شوند. این شهر بی نهایت گسترده است و هیچگونه محدودیتی در هیچ زمینه ای در آن وجود ندارد.پس ای عزیزان!
وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ
و به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش [به وسعتِ] آسمانها و زمين است بشتابيد؛ بهشتى كه براى پرهيزكاران آماده شده است.
آیا دوست دارید به این شهر بروید؟ می توانی حالا نام خودت را برای رفتن به این شهر در صحیفه الهی ثبت کنی بشتاب و در این کاروان ثبت نام کن. اما بدان که
برای رسیدن به بهشت چند شرط است یعنی کسی که میخواهد بدانجا راه یابد:
اولا: باید عقیده اش را تصحیح کند، و اگر سؤال و شکی در زمینه عقیدتی داشته باشد برطرف نماید.
دوم: در اجرای اوامر الهی، یعنی عمل به واجبات و ترک محرمات بکوشد.
سوم: کسب مکارم اخلاق، ومخلّق به اسماء حسنی شود، تا آیینه و مظهر صفات الهی گردد.
اینها اموری هستند که مسافرین این آرمانشهر باید این اوصاف و کمالات را داشته باشند. و نیز بدان که احکام واجب و مستحب هر کدام انسان را به سوی یکی از نعمتهای بهشتی راهنمایی می کند و محرمات و مکروهات بیانگر آن مسائلی هستند که انسان را از راه مدینه فاضله دور می کنند و مانعی برای رسیدن به مدینه آرزوهاست.
پس انسان باید در سیر تکاملی راه را بداند، و با راهنمایان الهی حرکت کند چنانکه برای مسافرت صوری نیازمند اطلاعات، و چگونه رفتن می باشد، و نیز هدف از سفر را مشخص کند، علاوه بر این برای تهیه بلیت اقدام می کند.
در این سفر هم جواز رفتن، ولایت اهل بیت است، و متاع و توشه او اخلاص و عمل صالح می باشد، و هدف لقاءالله است. خداوند در وصف این شهر چنین فرموده:
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿٨﴾ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ ﴿٩﴾ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿١٠﴾ لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ﴿١١﴾ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ﴿١٢﴾ فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿١٣﴾ وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿١٤﴾ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿١٥﴾ وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ
در آن روز چهرههايى شاداب و باطراوتاند«۸» از تلاش و كوشش خود خشنودند«۹» در بهشتى بريناند«۱۰» در آن جا سخن لغو وبيهوده نشنوند«۱۱» در آن چشمهاى روان است«۱۲» [و] در آنجا تختهايى بلند و با ارزش قرار دارد «۱۳»و [در كنار چشمههايش] قدحها نهاده شده است«۱۴» و [ديگر از نعمتهايش] بالشهايى پهلوى هم چيده [براى تكيه زدن بهشتىها] ست«۱۵» و فرشهايى زربافت و گسترده [كه روى آن مىنشينند.]
و نیز در سوره واقعه که به زیبایی حالات اصحاب یمین و اصحاب شمال و مقربین را بیان می کند. در وصف بهشتیها چنین می خوانیم:
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿١٧﴾ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ ﴿١٨﴾ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنْزِفُونَ ﴿١٩﴾ وَفَاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿٢١﴾ وَحُورٌ عِينٌ ﴿٢٢﴾ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿٢٣﴾ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢٤﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا ﴿٢٥﴾ إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا
نوجوانانى هميشه نوجوان همواره [براى خدمت] پيرامونشان مىگردند،«۱۷» با قدح ها و كوزهها و جامهايى از باده ناب و پاك،«۱۸» كه از نوشيدنش نه سردرد گيرند، و نه مست و بىخرد شوند،«۱۹» و ميوهها از هر نوعى كه اختيار كنند،«۲۰» و گوشت پرنده از هر گونهاى كه بخواهند،«۲۱» و حوريانى چشم درشت،«۲۲» همچون مرواريد پنهان شده در صدف،«۲۳» پاداشى است در برابر اعمالى كه همواره انجام مىدادند.«۲۴» در آنجا نه سخن بيهودهاى مىشنوند، نه كلام گناهآلودى،«۲۵» مگر سخنى كه سلام است و سلام،«۲۶»و سعادتمندان چه بلندمرتبهاند سعادتمندان !«۲۷» در سايه درخت سدر بىخارند،«۲۸» و درختان موزى كه ميوههايش خوشه خوشه روى هم چيده شده است،«۲۹» و سايهاى گسترده و پايدار،«۳۰» و آبى ريزان،«۳۱» و ميوهاى فراوان،«۳۲» كه پايان نپذيرد و ممنوع نشود،«۳۳» و همسرانى بلند مرتبه،«۳۴» كه ما آنان را با آفرينشى ويژه آفريديم.
ولدان مخلدون پسران زیبارویی هستند که در خدمت بهشتیان بوده و از آنها با انواع شرابها پذیرایی می کنند. البته شراب آنجا مانند شراب دنیا نیست که انسان را مست کرده وعقل خدادادی را زایل کند، بلکه این شراب، شرابی است که عقل را زیاد می کند. شراب دنیوی باعث زایل شدن بزرگترین نعمت الهی یعنی عقل می شود؛ در صورتیکه آن شراب باعث هوشیاری بیشتر می شود و انسان از نعمتهای خدادادی بیشتر لذت می برد.
برای هجرت و سفر به این شهر به وسایل و ابزار زیادی نیاز است؛ از جمله آن ها “آب حیات“ است. هر انسانی باید به اندازه خود و به قدر نیازش آب حیات به همراه داشته باشد. و آن “ایمان کامل با اعتقاد صحیح و نیز قلب سلیم و نفس مطمئنه“ است؛ که مورد این خطاب واقع شود:
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي
اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته!«۲۷» به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است باز گرد.«۲۸» پس در ميان بندگانم درآى«۲۹» و در بهشتم وارد شو.
تمام اشیاء موجود در بهشت که بیان کردیم همگی اشیاء مادی بودند، که برای ما تا اندازه ای قابل فهم بود. اما خداوند می فرماید علاوه بر این اشیاء مادی، امور معنوی بسیار مهمی وجود دارد که هم اکنون برای انسان قابل درک نیست. خداوند می فرماید نعمتهایی هست که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.
یکی از این مسائل“مخلّد“ و جاودانه بودن است؛ یعنی در آنجا مرگ هیچ گاه کسی را فرا نمیگیرد، و انسان به واسطه این نعمت بزرگ، به دو نعمت دیگر هم دست می یابد:
اول اینکه تمام این نعمتها از انسان پس گرفته نمی شود، و دوم اینکه در جوار اولیای خدا و ائمه اطهار(ع) قرار خواهد گرفت. گر چه بهشتی ها همه در یک درجه نیستند، اما اگر انسان به بهشت رود و در جوار ائمه اطهار(ع) قرار گیرد، این لذت با هیچ چیزی قابل تعویض نیست.
ان شاء الله همگی در بهشت و در جوار ائمه(ع) قرار گرفته و در مقابل آنها زانو زده و عرض ادب کنیم و این میسر نخواهد شد مگر با پیروی از مکتب قرآن و عترت اهل بیت. که خداوند نیز به لطف و رحمت خود ما را با ائمه اطهار(ع) در بهشت محشور گرداند.
آری! همه این نعمتها با لطف و رحمت خداوند است، و گرنه ما که قابلیت این مقامات را نداریم، البته انسان با خواستن و اراده و سعی و کوشش و تلاش، مورد عنایت الهی قرار گرفته، و خداوند او را با اولیای خود محشور خواهد کرد.
خداوند در سوره های بسیاری در مورد بهشت و نعمتهای بهشتی با ما سخن گفته است. چنانکه در سوره دخان می فرماید:
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ ﴿٥١﴾ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٥٢﴾ يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ ﴿٥٣﴾ كَذَ لِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿٥٤﴾ يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ ﴿٥٥﴾ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿٥٦﴾ فَضْلًا مِنْ رَبِّكَ ۚ ذَ لِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٥٧﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٥٨﴾ فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ
مسلماً پرهيزكاران در جايگاه امنى خواهند بود.«۵۱» در ميان بوستانها و چشمهسارها،«۵۲» لباسهايى از حرير نازك و ديباى ستبر مىپوشند در حالى كه برابر هم مىنشينند.«۵۳» [آرى سرانجام كار پرهيزكاران] چنين است، و حور العين را به همسرى آنان درآوريم،«۵۴» در آنجا هر گونه ميوهاى را كه بخواهند مىطلبند و مىخورند، در حالى كه [از هر جهت] ايمن و آسوده خاطرند،«۵۵» در آنجا مرگ را نمىچشند، مرگ آنان همان مرگى بود كه در دنيا چشيدند، و خدا آنان را از عذاب دوزخ مصون مىدارد.«۵۶» [اين ]فضل و احسانى است از سوى پروردگار تو،[و] اين همان كاميابى بزرگ است.«۵۷» جز اين نيست كه ما[ فهم] قرآن را با زبان تو [كه زبانى فصيح و گوياست] آسان ساختيم تا آنان متذكّر و هوشيار شوند. «۵۸» [ولى اگر متذكّر و هوشيار نشدند] به انتظار باش كه مسلماً آنان هم منتظرند [كه سرانجام كار چه خواهد شد؟ سرانجام نصرت و پيروزى خدا براى تو و عذاب دنيا و آخرت براى آنان است.]