خانه / اسلايد / تجلی نور الهی در آینهء دل انسان کامل و خلیفه خدا

تجلی نور الهی در آینهء دل انسان کامل و خلیفه خدا

تجلی نور الهی در آینهء دل انسان کامل و خلیفه خدا
حکیم فیض کاشانی در «کلمات مکنونه» می نویسد: «بالجمله حق سبحانه و تعالی، در آینهء دل انسان کامل که خلیفه اوست تجلی می کند، و عکس انوار تجلیات از آینهء دل او بر عالم فایض می گردد، و به وصول آن فیض باقی می ماند ؛ و تا وقتی که این کامل در عالم است استمداد می کند از حق تجلیات ذاتیه و رحمت رحمانیه و رحیمیه به واسطه اسماء و صفاتی که این موجودات مظاهر و محل استوای آنهاست. پس بدین استمدات و فیضان تجلیات محفوظ می ماند ، مادام که این انسان کامل در تجلی فیض الهی قرار دارد «فهو البرزخُ بین البحرین و الحاجزُ بین العالمَیَن» و خداوند با این کلام خود : «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿١٩﴾ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ». به این امر اشاره نموده است.
آری این واسطه های فیض الهی مخلوقاتی هستند که به غیر از وجوب ذات الهی، مظهر تام همه اسماء و صفات خداوند بوده و به اراده او، انوار و تجلیات ربوبی از مجرای فیض آنها بر سایر مخلوقات و ممکنات می تابد. آنها همان امکان اشرفی هستند که واسطه میان واجب و ممکن می باشند.
به راهنمایی کلمات حکمت آمیز و معارف گهربار اهل بیت (ع)، این وسائط فیض الهی، همانا وجود تابناک و عظیم چهارده نور عصمت (ع) می باشند. آنها که خود مخلوقِ آن خالق بی همتا بوده و دست فقر بر آستان او دراز کرده اند؛ چنان بر قلعه های عبودیت صعود کرده اند که شایستگی تربیت همهء خلائق را یافته اند هر آنچه که از علم و حیات و قدرت الهی که در دار هستی مشهود است، ابتدا به قلب وسیع آنها که حقیقت عرش است افاضه شده ، آنگاه از درب آستان ایشان که باب الله اند به سایر مخلوقات افاضه می شود. چنانکه در روایت آمده است : «قلب المؤمن عرشُ الرحمن»
ز احمد تا احد یک میم فرق است     جهانی اندر این یک میم غرق است
نور وجود که همه آسمانها و زمین از آن می درخشد، تجلی نور الهی است که ابتدا در مشکات قلب مقدس حضرات معصومین علیهم السلام تجلی یافته و آنگاه از خورشید تابناک وجود ایشان بر سایر موجودات می تابد.
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ
علامه سید حسین درود آبادی (ره) در اینباره می نویسد: «نور محمدی (ص) اولین نوری است که خداوند تعالی آن را از نور ذات خود تبارک و تعالی خلق فرمود .
او صادر اول است و در عالم وجود، قاب قوسینی است که تنزل نور ذاتی الهی به عالم خلقت ممکن نیست، مگر بعد از تنزل به نور محمد(ص) . همچنین صعود مخلوقات به آن نور ذاتی ممکن نیست ، مگر بعد از صعودشان به نور محمد(ص) »
در روایات بسیاری بر این حقیقت تصریح یا اشاره شده است . روایاتی که اولین مخلوق خدا و صادر نخستین را نور رسول خدا (ص) و سپس اهل بیت مکرمشان (ع) را ذکر می کند.
از جابربن عبدالله انصاری روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «اوّل ما خلق اللهُ نوری ابتَدَعَهُ من نوره و اشتقَّهُ من جلال عظَمَتِهِ» اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود که آنرا از نور خود و جلال عظمت خویش شکافت.
و اساس بعضی از روایات اولین مخلوق، نور رسول خدا (ص) بوده و سپس نور حضرت علی(ع) از نور ایشان گرفته شده است. بر اساس این احادیث آنگاه که فقط و فقط خدا بود و هیچ چیز آفریده نشده بود، به عنوان اولین مخلوق نور حضرت محمد(ص) آفریده شد.
بزرگ مایهء ایجاد قادر ازلی    /   ز نور پاک جمال محمد است و علی
ز نور پاک جمال محمد است و علی     /    بزرگ مایهء قادر ازلی
به صورتند دو، لیکن به معنی اند یکی    /     مبینشان دو ، که باشد دو بینی از حوَلی
بنابرآنچه در روایات آمده است، خداوند متعال نور حضرت زهراء (س) را از همین نور آفرید و سپس از نور امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه زهراء(س) نور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را خلق فرمود.
علامه سید حسین درود آبادی ره در ذیل حدیث معرفت امیرالمؤمنین(ع) به نورانیت می نویسند: «بدان از آنجا که عالم امکان فعل خداوند است، و این عالم وسعت و ظرفیت بروز صفات او را که صفات واجب الوجودی است ندارد. بنابراین وجود و ظهور این صفات در عالم امکان غیر ممکن است ، زیرا موجودات این عالم همه امکانی هستند و لازمهء این امر تناقض خواهد بود .


بنابراین اولین چیزی که از خدای تعالی صادر شد نور محمد(ص) بوده تا در عالم امکان آینه تمام نمای صفات او باشد. آنگاه آن نور را دو نیم کرد تا نیمی از آن آینه عالم نبوت و ذکر و جلال و عالم عزتی باشد که خداوند با این آیه بدان اشاره فرموده است: سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (پروردگارت كه داراى عزت است از آنچه او را به آن توصيف مى‏كنند منزّه است). و گاهی از این عالم به عالم کتاب و قرآن تعبیر می شود؛ و نیم دیگر آن آینه عالم جمال وعالم حمد و ولایت و کتاب مبین و فرقان و عالمِ اللهِ اسمی می باشد.
سپس گاهی این امر نسبت به خداوند متعال (اله الالهه) جل جلاله و عظم شأنه لحاظ می شود، که در این صورت اولی (نیمه اول آن نور) حقیقت محمدیه (ص) و حقیقت نبوت نامیده شده ، و دومی (نیمه دوم آن نور) حقیقت علویه و حقیقت ولایت نامیده می شود .
بنابراین محمد(ص) در عالم امکان صورت و آینه اولی است، و علی(ع) صورت و آینه دومی .
برای هرکدام از این دو نور مراتبی کلیه و مراتبی جزئیه می باشد. هر کدام از انبیاء (ص) صورتی از مرتبه ای از مراتب کلیه محمدیه(ص) هستند و اوصیای ایشان، هر کدام صورتی از مرتبه ای از مراتب کلیهء علویه می باشند. سایر خلایق از رعیت نیز صورت های مراتب جزئیهء حقیقت محمدیه می باشند. پس انبیاء و اوصیاء و رعیت، همگی مظاهر حقیقت محمدیهء الهیه هستند، که همه مراتب این حقیقت یعنی نبوت و ولایت در مجموعه آنها مکنون گردیده است.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *