نکاتی قابل توجه راجع به فطرت
انسانها به طور فطری نوعی نیاز و گرایش به پرستش یک معبود را در خود حس می کنند، حتی کسانی از سر دشمنی به ظاهر منکر این حقیقت هستند، در ضمیر خود به آن ایمان دارند، ولی گویا صدای رسای ضمیر خود را نمیشنوند.
از آیات قرآن کریم درمی یابیم که اصل وجود آفریدگار برای این جهان از امور آشکاری است که به دلیل و اثبات نیاز ندارد. ازاین رو، بیشتر آیههای قرآن در زمینه خداشناسی، مربوط به صفتهای پروردگار و شرکزدایی است. در این زمینه، به برخی آیهها اشاره میکنیم:
وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّی یُؤْفَکُونَ.
و اگر از ایشان بپرسی: چه کسانی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را چنین رام کرده است؟ خواهند گفت: «الله» پس چگونه از حق بازگردانیده میشوند؟
وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأًَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَایَعْقِلُونَ.
و اگر از آنها بپرسی: چه کسی از آسمان آبی فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده گردانیده است، حتماً خواهند گفت: الله. بگو ستایش از آن خداست، با این همه بیشترشان نمیاندیشند. .
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَایَعْلَمُونَ.
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدایْ تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند.
در این آیه، نه تنها مسئله خداشناسی، امری فطری معرفی شده، بلکه آفرینش انسان با باور به وجود او سرشته شده و دین که همان اصول و کلیات آیین خداست، امری فطری است.
البته معنای فطری بودن باور به خدا این نیست که انسان در همه احوال و شرایط به آن توجه داشته باشد، چه بسا عواملی سبب می شود که چنین دریافتی پنهان بماند و در ذهن خودآگاه خودنمایی نکند. آن گاه که حجاب کنار زده شود، انسان ندای درون را به خوبی میشنود و متوجه آن میشود. برای انسان هنگام بروز حادثه های خطرناک، مانند هجوم موجهای دریا به کشتی، بروز نقص فنی در هواپیما، یورش سیل و… یک حالت عرفانی و توجه ویژه به خدا پدید می آید و آدمی در این حالت، با قلبی سرشار از ایمان، از خدا میخواهد او را از این گرداب برهاند. در اینجا ترس، یادآور آن ندای درونی و باور فطری انسان است، نه پدیدآورنده ایمان به خدا.
در آیه دیگر می فرماید:هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَهٍ وَ فَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَواْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَـذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ، فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ… .
اوست که شما را در خشکی و دریا میبرد، وقتی در کشتی قرار میگیرید و باد ملایمی آنان را میبرد. خوشحال میشوند و ناگهان باد سهمگینی بر آن میوزد و موج از هر طرف به ایشان میرسد و تصور میکنند بلا آنان را فرا گرفته است. (در این هنگام) با باور خالص، خدا را میخوانند و میگویند اگر ما را از این نجات دهی از شکر کنندگان خواهیم بود…..