بیان تنطاوی در علومی که راجع به متخلیه، ذاکره، مفکره است.
علم سه قسم است.: برای انسان در باطن غیر از حسَ مشترک و قوه خیال که راجع به محسوساتند. ۳ قوه دیگر است که امتیاز او از حیوانات به همین سه قسم از فضیلت خواهد بود. اول: متخلیه: وعلوم راجع به متخلیه مثل شعر، موسیقی، نقاشی، صورت سازی و امثال آن که منشأ اینها قوّه خیال است.
دوم: قوه (ذاکره) و علوم آن. تاریخ، علوم طبیعی، ریاضی از علوم سماوی، حساب، هندسه، که کلاْ راجع به قوّه ذاکره است.
سوم: قوه (مفکّره) و آن علم به نظام طبیعت، و معرفه الله و شناختن نفس، و این قسم از علوم را فلسفه می نامند.
و از اقسام فلسفه ادراک ارتباط موجودات به یکدیگر و فهم این ارتباط و نسبت آن به حقایق عقلیه ، آنهائی که غائب از حسّند، و شناختن نفس و قوای نفسانی و علم منطق، و علم اخلاق و سیاست و تمام اینها داخل در علم فلسفه به شمار می آید.
آیا این قوی و مشاعر بیان قوله تعالی نیست که در آیه بالا فرموده:
« أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً »
که انسان به این قوی و مشاعر تمام اقسام موجودات ارضی و سمائی را مسخّر نموده که هیچ موجودی از حیطه این قوی خارج نیستند. و نعم ظاهر آن علوی است که راجع به جسم ما است و نعم باطنه آن علومی است که راجع به عقل ما است.
در پایان آیه از کسانی سخن می گوید که نعمتهای بزرگ الهی را که از درون و برون، انسان را احاطه کرده، کفران می کنند. و به جدال و ستیز در برابر حق بر می خیزند و می فرماید:
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًی وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ »
بعضی از مردم هستند که در بارة خداوند بدون هیچ دانش و هدایت، و کتاب روشنی مجادله می کنند.
به جای اینکه بخشنده آن همه نعمتهای آشکار و پنهان را بشناسند، رو به سوی شرک و انکار از سر جهل و لجاجت آوردند.
همچنین ببینید
هدایت تکوینی:
هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …
بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام
🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام 🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …