ابعاد وجودی انسان
عرفاء ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و سرّ و خفی و اخفی» می دانند و همۀ اینها مراتب واطوار وجود انسانند. بنابراین باید نماز و قرآن بر همه ابعاد وجودی ما تأثیر گذارند و آن تأثیر فقط ظاهری نباشد.
مرحله اول، جسم و جوارح: اولین مرتبه استفاده ظاهری از قرآن، جسم و جوارح( همان چشم و زبان و گوش) می باشد و بهره برداری زبان از قرآن به ادای حروف است با تأنی.
مرحله دوم، عقل: عقل نیز باید از قرآن بهره ببرد. بهره عقل، ادراک مطالب کلی از قرآن، و عبرت از آیه ها می باشد. از روخوانی قرآن، جسم و جوارج انسان استفاده کرده، اما عقل باید ادراک کلیات کند، و به آن لایه دوم نیز برسد، و انوار قرآن در عقل ما هم اثر گذارد.
مرحله سوم، قلب: برترین خاصیت قرآن که نزول قرآن هم بیشتر برای همین است «تأثیر قلب» می باشد، که پس از ادراک کلیات توسط عقل، قلب و دل آدمی نیز از این آیات شریفه با خبر شود. البته ادراک معانی آسان نیست و علومی را پیش نیاز دارد که انسان باید آن علوم را هم فراگیرد.
و چون «قرآن را باطنی، سرّی و ملکوتی است؛ برای رسیدن به ملکوت قرآن، لازم است که قاری ملکوتی شود؛ زیرا قاری مُلکی، هرگز حظّی از ملکوت قرآن ندارد. بین عاقل و معقول، و بین مُدرِک و مُدرَک، سنخیت است.
یعنی هرگز حس نمی تواند متخیل را ادراک کند. یا هرگز خیال نمی تواند معقول را درک کند؛ زیرا خیال، متخیل را ادراک می کند و حس، محسوس را و عقل، معقول را. انسانی که مُلکی است، هرگز نمی تواند مَلکوت و باطن پدیده ای را ببیند و ادراک کند.»
خلاصه اینکه انسان وقتی قرآن را به دست می گیرد، باید فکر کند نامه ای خصوصی از طرف پروردگار عالمیان، از محبوب ابدی و ازلی، علیم و حکیم الذی له الاسماء الحسنی به سوی بنده ضعیف و مسکین و مستکینی که خواننده این نامه می باشد، رسیده است.
بنابراین هر اندازه که انسان از لحاظ روحی و سعۀ وجودی بالاتر باشد، استفاده او از قرآن، و تأثیر نورانیت آن بر حیات دنیا و آخرتش بیشتر می شود.
توجه به اسماء الله که در آیات بسیاری از قرآن بیان شده، اهمیت خاصی دارد؛ زیرا خداوند از خودش میگوید و خود را معرفی میکند و میفرماید: ای انسان! خدایی که این قرآن را فرستاده، او اله و معبود شماست و او را اینگونه باید بشناسی، یعنی خدا را آن طور که قرآن معرفی کرده باید شناخت، اگر فقط روخوانی قرآن و استفادۀ اعضای ظاهری(چشم و زبان و گوش) بدون درک معانی باشد، بهره انسان از قرائت قرآن کم است.