مرگ و حیات اعمال
قرآن کریم بقاء و فناء را مشخص کرد و فرمود: همواره در جهان هستی، هر چه به نام خداست باقی است، و هرچه به نام غیر خدا، فانی است:
كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ
هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است.
اگر کاری برای وجه خدا نبود، هرگز پایدار نخواهد ماند. البته وجه همان فیض خدا است که در همه جا ظهور و حضور دارد. اگر آن فیض نبود؛ نه خود انسان از بقاء سهمی خواهد داشت، و نه کارش. به تعبیر مفسّر عالیقدر مرحوم «علامه طباطبایی»: «پایداری هر عمل بسته به مقدار ارتباطی است که با خدا دارد».
این که فرمود هرچه به نام خدا نیست «هالک» است، یعنی هم اکنون «هالک» است، نه این که بعدها «هالک» می شود. پس «هالک» نه یعنی بعدها از بین می رود، بلکه هم اکنون همه اشیاء ـ جز وجه خدا ـ از بین رفته اند. منتها خیلی ها این را نمی بینند.
در قیامت معلوم می شود که بسیاری از کارها به مقصد نرسیده، و انسان تیری را به تاریکی رها کرده است. نه این که الان به هدف برسد، اما آن را از بین ببرند. خیر الان به مقصد نمی رسد منتها آن روز آشکار می شود. این که فرمود:
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ
همه آنان كه روى اين زمين هستند، فانى مىشوند.«۲۶» و تنها ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى مىماند.
نشان می دهد هم اکنون همه اشیاء فانی است. و وجه خدا چون صاحب جلال است، باقی است. اگر چیزی لوجه الله نبود، هم اکنون ابتر است. و اگر چیزی لوجه الله بود، نه تنها اکنون ثابت و زنده است؛ بلکه از گزند مرگ برای ابد محفوظ است.
الحمدلله