ربوبیت، همه عالم را فرا گرفته است
همانا ربوبیت آن چنان گسترده است که بر سراسر هستی سایه آن را می بینی، چنان گسترده است که شیطان هم به آن توسل می کند و می گوید:
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٧٩﴾
گفت: اى پروردگار من! مرا تا روزى كه مردم برانگيخته مىشوند، مهلت ده. جالب این است که او هم از این در محروم نمی ماند.
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿٨٠﴾ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٨١﴾ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٢﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
[خدا] گفت: تو از مهلتيافتگانى،«۸۰» تا زمانى معيّن و معلوم.«۸۱» گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مىكنم،«۸۲» مگر بندگان خالص شدهات را.
رب العالمین: دلیل تاکید ما بر «رب العالمین» و مفهوم وسیع عالم این است که، بعد از جمله الحمدلله (همه حمد و ستایش را مخصوص خدا می شمریم) «رب العالمین» را به منزله دلیلی بر آن ذکر کنیم، می گوییم:
همه ستایش ها مخصوص او است، چرا که «هر کمال و نعمت و هر موهبتی که در جهان وجود دارد، مالک و صاحب و پروردگارش او می باشد».
خط سرخ بر همه رب النوع ها
مطالعه تاریخ ادیان و مذاهب نشان می دهد که منحرفان تز خط توحید راستین، همواره «رب النوع هایی» برای جهان قائل بودند، سرچشمه این تفکر غلط این بوده که گمان می کردند هر یک از انواع موجودات نیاز به رب النوع مستقلی دارد که آن نوع را تربیت و رهبری کند، گویا خدا را کافی برای تربیت این انواع نمی دانستند!
از جمله، یونانیان دوازده خدای بزرگ(رب النوع) را پرستش میکردند. در کلده پایتخت کشور آشور، رب النوع آب، خورشید، ماه، و…و یک رب النوع هم ما فوق اینها می شمردند. حتی خدای رب النوع میوه ها، جنگل و…در بعضی جاها این خدایان فوق العاده زیاد بود؛ تا جایی که در خانه دارای خدای مخصوص بودند.
به گفته یکی از مورخان، جای تعجب نیست که رومیها «۳۰ هزار» خدا داشته باشند، آنچنان که یکی از بزرگان آنها به شوخی گفته بود تعداد خدایان ما به حدی است که در معابر و محافل فراوانتر از افراد ملت هستند.
کوتاه سخن اینکه: بشر در گذشته با انواع خرافات دست به گریبان بوده است همانطور که الان هم خرافات بسیاری از آن عصر به جا مانده، اینها همه از جهل در معرفت الله نشأت می گیرد. الحمدلله