جمع بندی مطالب
مراتب توحید در سوره حمد
جمله «الحمدلله رب العالمین»، اشاره ای دارد هم به
«توحید ذات» هم به «توحید صفات» و هم به «توحید افعال».
گویی کسی سؤال می کند چرا همه حمدها مخصوص خداست؟ جواب داده می شود: برای اینکه او «رب العالمین» است.
قرآن مجید میفرماید:
الذی احسن کل شیئ خلقه
خداوند، کسی است که آفرینش هر چیزی را به بهترین صورت انجام داد.
در رب العالمین اشاره به «توحید در ربوبیت» است.
مالک یوم الدین؛
توحید در حاکمیت
حاکم عبارت از کسی است که بر نفوس و اموال مردم تسلط دارد و چون مالکیت حقیقی از خداوند است و او تنها مدبر و مدیر عالم است، بنابراین تنها حاکم اوست و حق ولایت هم فقط به او اختصاص دارد:
إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ
فرمان و حكومت فقط به دست خداست، همواره حق را بيان مىكند و او بهترين داوران و جداكنندگان [حق از باطل] است.
توحید در اطاعت
وقتی که حاکم بالذات فقط خداوند است، تنها باید از او اطاعت شود.
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ
و هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به اذن خدا از او اطاعت شود
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا ﴿٦٤﴾ فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
و هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به اذن خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه] به خود ستم كردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىكرد، يقيناً خدا را بسيار توبهپذير و مهربان مىيافتند.«۶۴» به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن حقيقى نخواهند بود، مگر آنكه تو را در آنچه ميان خود نزاع واختلاف دارند به داورى بپذيرند؛ سپس از حكمى كه كردهاى دروجودشان هيچ دلتنگى و ناخشنودى احساس نكنند، وبه طور كامل تسليم شوند.
توحید در تشریع
از آنجا که تدبیر و حکومت منحصر در خداوند است، قانونگذاری نیز در او منحصر می شود. و هیچ بشری حق قانون گذاری ندارد.
پس اگر توحید ربوبی تثبیت شود، توحید عبادی هم تثبیت خواهد شد؛ یعنی وقتی که ثابت شد خدا رب است و لاغیر، باید پذیرفت که خدا معبود است و جز او معبودی نیست.
توحید در عبادت
با توجه به آیات قرآن، حقیقت عبادت عبارت است از خضوع و تذلل لفظی و یا عملی همراه با اعتقاد به اولوهیت و خدا بودن موجود مورد نظر.
لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ
به يقين، نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس به آنان گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه شما را جز او معبودى نيست.
ایاک نعبد و ایاک نستعین
پس می گوییم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم؛ اینجا سر آغازی است برای نیازهای بنده و تقاضای او از خدا، و در حقیقت لحن سخن اینجا عوض می شود.
زیرا آیات قبل، حمد و ثنای پروردگار، و اظهار ایمان به ذات پاک او و اعتراف به روز قیامت بود. اما از اینجا گویی بنده با این پایه محکم «عقیدتی و معرفت پروردگار خویش» خود را در حضور او، و در برابر ذات پاکش می بیند، و او را مخاطب ساخته است.
نخست از عبودیت خویش در برابر او، و سپس از امدادها و کمکهای وی سخن می گوید:
ایاک نعبد و ایاک نستعین(تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم).
به تعبیر دیگر، هنگامی که مفاهیم گذشته در جان انسان جای گرفت(عقیده و ایمان)
و با اعمال، وجودش به نور الله پرورش دهنده جهانیان روشن می شود( عمل)
و رحمت عام و خاص او و مالکیتش را در روز جزا درک می کند( مهم: اگر درک کرد و فهمید) این انسان به صورت یک فرد کامل از نظر عقیده در می آید،(مؤمن میشود) ؛ این عقیده عمیق توحیدی است.