هدایت پروردگار نسبت به انسان
خداوند نسبت به انسان چهار نوع هدایت قرار داده است:
۱ـ هدایت عام و تکوینی؛ که بر عقل و هوش و جوارح انسان اثر دارد.
در قرآن کریم آیات فراوانی دربارۀ هدایت انسان وارد شده است. در سوره شمس می فرماید:
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿٩﴾ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿١٠﴾
و به نفس و آن كه آن را درست و معتدل نمود،«۷» پس بزهكارى و پرهيزكارىاش را به او الهام كرد.«۸» بىترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، بر موانع و مشكلات دنيا و آخرت پيروز شد.«۹» و كسى كه آن را [به آلودگىها و امور بازدارنده از رشد] بيالود [از رحمت حق] نوميد شد.
اگر آدمی بخواهد خود را بشناسد، می تواند آیات متعلق به انسان را ملاحظه کند. در حقیقت، قرآن برای انسان نازل شده و خداوند در قرآن او را معرفی و بیان میکند که چه چیزی آدمی را به سعادت میرساند و چه چیزی او را از سعادت دور میکند. انسان باید این حقایق را بداند.
۲ـ هدایت تشریعی؛ توسط وحی به انبیاء و نزول قرآن و امثال آن انجام می گیرد(برای عموم بشر، پیامبر و کتب آسمانی قرار داده شده).
۳- هدایت خاص؛ توفیق چنین هدایتی نصیب اشخاص مؤمن و متقی خواهد شد. این نوع از هدایت نصیب همه مردم نمی شود؛ زیرا همه مردم آن هدایت اولی را نمی گیرند، گروهی تابع قرآن و پیامبر(ص) و ائمه(ع) می شوند، و افرادی سر باز می زنند. در نتیجه این نوع از هدایت فقط نصیب مؤمنینی می شود که به هدایت عام توفیق یافته باشند، که قرآن بیان می کند:
وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ
هرکس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می کند.
۴ – هدایت اخروی؛ و آن عبارت از هدایت به بهشت و نعمتهای الهی است.
این هدایتهای چهار گانه به ترتیب نصیب انسان میشوند؛ یعنی اگر انسان از هدایت اولی یعنی همان عقل و هوش و قلب و امکانات داده شده استفاده کرد، خدا توفیق میدهد که کلام وحی را بفهمد، و اگر از هدایت دوم استفاده کرد و اوامر الهی را اجرا کرد، هدایت سوم شامل حال او میشود؛ یعنی هدایتی که مخصوص به مؤمنین است.
پس اگر انسان تحت این سه هدایت قرار گرفت، مسیر او معیّن و بهشتی میشود و البته بهشت بدون اذن خداوند امکان پذیر نیست. پس انسان باید سعی کند که تحت اسم هادی قرار گیرد و از خدا بخواهد که او را تحت هدایت خاص خودش قرار دهد.
و اگر کسی از مرتبه اول محروم باشد به مرحله دوم راه نمی یابد و به همین ترتیب در مراحل بعدی. این هدایتها مانند حلقههای متصل به هم هستند؛ مثلا اگر به اولی و دومی رفتی و از هدایت سومی محروم ماندی، به هدایت چهارمی نمی رسی.
بنابراین، این حلقات انسان را به هدفی میرسانند که بهشت و تکامل است؛ البته باید آدمی خود را تحت این هدایتها قرار دهد. در یک نگاه اجمالی به آیات قرآن به خوبی روشن میشود که قرآن، هدایت و ضلالت را فعل خدا می شمارد. در سوره نحل می فرماید:
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً
اگر خدا می خواست شما را [بر محور هدایت] یک امت قرار می داد.[اما هدایت اجباری فاقد ارزش است]
هدایت تشریعی به معنای ارائه طریق است، جنبۀ عمومی دارد و بدون هیچ قید و شرطی است. خداوند راه را به همه نشان داده و قرآن و شریعت «هدی للناس» هستند. از این رو، رسول(ص) هادی است و آن هدایت از خداست، به وسیلۀ قرآنی که «هادی» و از
طرف خداوند، و برای هدایت انسانها است. در سوره دهر می فرماید:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
ما راه به انسان نشان دادیم؛ خواه شکرگزاری کند یا کفران.
و نیز در سوره آلعمران می خوانیم:
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ
يقيناً خدا پروردگار من و پرودگار شماست؛ پس او را بپرستيد، اين است راه مستقيم.
بیتردید، دعوت پیامبر(ص) مظهر دعوت خداست؛ چرا که او مظهر اسماء خدا است.
پس حضرت رسول(ص) «هادی» است و انسان را به راه مستقیم دعوت میکند، اما تحت هدایت الله، و تحت اسم «هادی» یعنی هدایت او تجلی اسم «هادی» و هدایت خداوند است، قرآن هم «هادی»، نور و هدایت است.
هدایت خاص، به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آن ها از تمام پیچ و خم های راه، و حمایت از آن ها تا رسیدن به ساحل نجات است؛ اما انسان باید از آن هدایت اولی استفاده کند تا هدایت دوم را به دست بیاورد و چون انسان میتواند به بی نهایت هدایتها، و بی نهایت علوم و مقامات برسد، باید با سعی و کوشش به آنها برسد که البته با تدبّر در آیات قرآن ممکن میشود. مثلا اسم «هادی» برای شما نورافشانی میکند که قبلا متوجه آن نبودید.
گفته شد که: این نوع هدایت هرگز بی قید و شرط نمی باشد، اگر انسان آن هدایت اولی و دومی و سومی را گرفت و جزء خاصان شد، خداوند در زندگی او را به قدری هدایت میکند که گاهی اگر بر سر دو راهی قرار گرفت، راه صحیح را انتخاب کند و مشکلش حل شود.
هدایت هم مراحل و درجاتی دارد، و آن هم با تمسک و اعتقاد انسان به خدا و اسماء الله تأثیر می پذیرد. به هرحال این نوع هدایت، ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذارندن آن ها از تمام پیچ و خم های راه، و حمایت از آن ها تا رساندن به ساحل نجات است.