بیان طنطاوی به نقل از فارابی در اقسام خواب ها
شیخ طنطاوی در تفسیرش به نقل از فارابی رؤیا را دو قسم نموده: رؤیای صادقه و رؤیای کاذبه، و رؤیای کاذبه را هفت قسم شمرده است. وی به طور خلاصه چنین گفته، بدان که رؤیا اقسامی دارد:
اول : خوابی است که از غلبه خون ناشی می گردد و آن از غذاهای گرم مرطوبی و غذاهای چرب و حلوا که مهیج طبیعت است پدید می گردد و از آن بخار حارّ رطب در دماغ تولید می شود و مرض صداع عظیم و فترت حواس را ایجاب می نماید و گاهی زیاد می گردد و…و همچنین آثار دیگری از آن نمودار می گردد. و…و خواب های او از قبیل خون دماغ و حجامت و لعاب و امثال این ها است.
قسم دوم: از خواب های کاذبه ناشی از غلبه صفراء است که نتیجه غذاهای خشک است مثل عسل و گوشت کبش هرگاه در آن زیاده روی شود صفراء تولید می گردد و حرارت بر طبیعت غلبه می کند و بخارات صفراوی از جوف به دماغ صعود می نماید و صداع یعنی درد سر و شقیقه و کمخوابی و… و امثال این ها را ایجاب می نماید و خواب های او از قبیل آتش و شمس محرقه و صاعقه و امثال اینها است.
قسمت سوم: رؤیایی است که ناشی از بلغم است، از زیادتی غذای بارد و مرطوبی پدید میگردد و بخار رطب از آن تولید میشود و فترت در چشم و سستی مفاصل و زیادی آب دهن و لزوجت آن و بی اشتهایی در اول روز و قلّت عطش و ضعف معده و سفیدی بول و کسالت و فراموشی را ایجاب مینماید، و خوابهای او از قبیل باران و برف و نهر و بیابان و امثال اینها است.
قسم چهارم: رؤیایی است که نتیجه غلبه سودا است و از زیادتی غذاهای سوداوی مثل عدس، گوشت گاو، بادنجان و مرض سوداوی از اینها پدید می گردد، از قبیل سستی بدن و شدت عطش و کم خوابی و گاهی مرض سوداوی غلبه می کند و جذام و جرب و خارش و فلج و سکته و خون دماغ و دردسر و مالیخولیا و امثال این ها ایجاد می نماید، و خواب های او از قبیل چیزهای مهول و ترسناک و خیالات و ظلمت و چیزهای سیاه و سوزنده است و از هر چیزی فرار می کند و اموات را می بیند.
قسم پنجم: قوه متخیله در دماغ مشغول می گردد به آن چه از راه حواس در ذهن وارد شده و صور آن ها مخزون گردیده و از خصوصیات این قوه عجیب این است که صور را ترکیب و تحلیل می نماید و به شکل مناسب آن ها را به تخیل می آورد مثل این که به تخیل او انسان بی سری را زنده می بیند.
قسم ششم: از همان قوه متخیله این است که آن چه بر نفس از میول شهوانی غالب گردد مثل شهوت طعام و ازدواج این قوه چیزهای عجیب از میول شهوانی در خواب اختراع می نماید و نزد نائم خوراکی آشامیدنی و یاران و آن چه را خواهان بوده نزد او می نمایاند و حکایت می کند و تخیل می کند.
قسم هفتم: هرگاه قوه غضبیه بر نفس غالب گردید متخیله آلات قتال و جنگ از قبیل شمشیر و تیر و نیزه بوی می نمایاند که دشمن را دفع نماید.
قسم هشتم: رؤیایی است که در حال سلامتی بدن و سالم و ساکن بودن قوی و اعتدال بین اخلاط مثل خون و بلغم و سوداء و این که نه شهوت بهیمه و نه غضبیه هیچ یک غالب نباشد و نیز معده از طعام پر نباشد در چنین موقعی بسا می شود که بر وی از عالم عقل وارداتی وارد می گردد و غالباً این معانی در نفس مرتسم می گردد و معقول را به صورت محسوس می نمایاند…..
این خلاصه چیزی است که فارابی در علم نفس و علم طب راجع به این موضوع(خواب) آورده.(پایان)
آری! موضوع رؤیای صادقه به ما می فهماند که تمام امور از گذشته و آینده و حال همه در عالم مافوق الطبیعه و در لوح محفوظ و دفتر آفرینش و در احاطه علم حضوری حق تعالی قبل از ظهورش در عالم طبیعت به اعیان ها و اشخاص ها بدون کم و زیاد موجودند. اگر موجود نبودند، چگونه انسان ولو تدریجاً به بعض آن ها در رؤیا مطلع می گردید؟!
چنانکه در این سوره خواب یوسف(ع) و خواب پادشاه مصر به ما این مطلب را کاملاً میفهماند زیرا آنها آنچه را واقع و موجود بوده به صورت مناسب دیدند و لو اینکه در مدتهای بعد اثرش ظاهر گردید.
و با اینکه خداوند تعالی انسان را جامع و حاوی و نماینده عالم وجود گردانیده، با این حال درهای شناسایی غیب بر روی بشر بسته، و این نیست مگر لطفی و رحمتی از طرف او؛ زیرا اگر انسان از آنچه در ازل برای او مقرر شده از سعه یا ضیق مال، و نیز از سعادت و فضیلت یا خسران و زیان، یا به موقع مرگ خود و عزیزان خود مطلع میگردید، ببین چه حالی داشت دیگر نه دنبال کار و عمل می رفت و نه در مقام تحصیل کمال و جاه بود و نه فضیلت و سعادتی برای خود تحصیل می نمود، واقعاً اگر انسان خبر از تقدیرات و واقعیات داشت امور عالم طبیعت بلکه عالم انسانی فلج می گردید.