خانه / اسلايد / تسلّی یوسف به وحی الهی

تسلّی یوسف به وحی الهی

تسلّی یوسف به وحی الهی

در این هنگام از جانب خداوند به یوسف مژده ای داده شد که دلش را آرام نمود و غم و اندوه را از چهره پاک و با صفای یوسف زدود.آن نوید این بود :

.. وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿١٥﴾
ما هم به او الهام كرديم كه از اين كار آگاهشان خواهى ساخت در حالى كه آنان نمى‏فهمند [كه تو همان يوسفى.]

به او وحی نمودیم که البته تو در آینده روزی آن‌ها را به کار بدشان آگاه می سازی در حالی‌که آن‌ها درک نمی کنند. ای یوسف! روزی فرا می رسد که تو بر مسند قدرت و پادشاهی عظیمی تکیه خواهی زد و برادرانت به تو نیازمند شده و بانهایت تواضع و فروتنی به نزدت آمده و دست حاجت به سوی تو دراز خواهند نمود، در حالی که تو را نمی شناسند و باور نمی کنند که تو برادرشان یوسف باشی. آن ها در آن روز بسیار شرمسار و پشیمان خواهند بود.

ضمیر الیه به یوسف برمی گردد. ظاهر کلمه وحی این است که وحی نبوت است و مراد از «امرهم هذا» همان به چاه انداختن یوسف است. معنای آن(الله اعلم) این است که وحی کردیم به یوسف که سوگند می خوریم به طور یقین، روزی برادران را به حقیقت این عملشان خبر خواهی داد و از تأویل آن چه به تو کردند خبردارشان خواهی کرد. آری! ایشان اسم عمل خود را طرد و خاموش کردن نور تو و ذلیل کردنت می نامند.

غافل از این که همان عمل، نزدیک کردن تو به سوی اریکه عزت و تخت مملکت و احیاء نام تو و اتمام نور تو و رفع قدر و منزلت تو است ولی ایشان نمی فهمند و تو به زودی به ایشان خواهی فهماند، و این در آن وقتی صورت گرفت که یوسف بر اریکه سلطنت تکیه زده و برادران در برابرش ایستاده با جملاتی امثال:

يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ
ترحم او را به سوی خود جلب می کردند، و او هم در جوابشان گفت:

قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾
و او را شناختند
قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ
تا آن جا که فرمود:

قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا.
چون بر يوسف وارد شدند، گفتند: عزيزا! از سختى [قحطى و خشكسالى] به ما و خانواده ما آسيب رسيده و [براى دريافت آذوقه] مال ناچيزى آورده‏ايم، پس پيمانه ما را كامل بده و بر ما صدقه بخش؛ زيرا خدا صدقه‏دهندگان را پاداش مى‏دهد.

گفت: آيا زمانى كه نادان بوديد، دانستيد با يوسف و برادرش چه كرديد؟ گفتند : شگفتا! آيا تو خود يوسفى؟! گفت : من يوسفم و اين برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بى‏ترديد هر كس پرهيزكارى كند و شكيبايى ورزد، [پاداش شايسته مى‏يابد]؛ زيرا خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند.گفتند : به خدا سوگند يقيناً خدا تو را بر ما برترى بخشيد و به راستى ما خطاكار بوديم.

جمله «هل علمتم» بسیار قابل دقت است، چه اشاره دارد بر این که آن‌چه امروز مشاهده می کنید حقیقت آن رفتاری است که شما با یوسف کردید، و جمله: «اذ انتم جاهلون» که در آخر داستان است در مقابل جمله: «وهم لا یشعرون» مورد بحث است البته در معنای آیه وجوه دیگری نیز گفته اند.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *