توجه به چند نکته
از آن جا که خداوند اراده کرده یوسف را حاکم کند، باید دوره هایی را ببیند. بَرده شود تا به بردگان رحم کند. به چاه و زندان افتد تا به زندانیان رحم کند. همان طور که خداوند به پیامبرش فرمود:
أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى…فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿٩﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ…
آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد؟… پس يتيم را خوار و تحقير مكن و تهيدست حاجت خواه را از خود مران.
۱ـ بهترین وسیله آرامش برای یوسف در دل چاه؛ الهام خدا نسبت به آینده روشن و نجات است.«اوحینا الیه»
۲ـ اتفاق نظر و اجتماع مخالفان، همه جا کارساز و نشانه حقانیت نیست، بلکه قانون خداوند نشانه حق است. «اجمعوا…اوحینا الیه»
۳ـ امداد الهی، در لحظه های حساس به سراغ اولیای خدا می آید. «فی غیابت الجُبّ و اوحینا الیه»
۴ـ یوسف در جوانی، شایستگی دریافت وحی الهی را دارا بود. «اوحینا الیه».
۵ـ میان طرح و نقشه تا عمل، فاصله است.(طرح برادران؛ پرتاب در چاه بود؛ «القوه» ولی در عمل، قرار دادن در چاه شد. «یجعلوه»).