خانه / اسلايد / در قضا و قدر الهی حکمت ها نهفته است

در قضا و قدر الهی حکمت ها نهفته است

در قضا و قدر الهی حکمت ها نهفته است

آن‌چه از سیاق آیات گذشته و آینده به دست می آید(و خدا داناتر است) این است که مراد از(وارد شدنشان از آن جایی که پدرشان دستور داده بود) این باشد که ایشان از درهای مختلفی به مصر و یا به دربار عزیز در آمده باشند، چون پدرشان در موقع خداحافظی همین معنا را سفارش کرده بود، و منظورش از توسل بدین وسیله این بود که از آن مصیبتی که به فراست احتمالش را داده بود جلوگیری کند، باشد که جمعشان مبدل به تفرقه نگشته از عددشان کم نشود، و لکن این وسیله دفع بلا نکرده، و قضا و قدر خدا در ایشان ممضی گشته عزیز مصر برادر پدریشان را به جرم دزدیدن پیمانه توقیف نموده برادر بزرگ ترشان هم در مصر از ایشان جدا شد، و در مصر بماند، در نتیجه هم جمعشان پراکنده شد، و هم عددشان کم شد، و یعقوب و دستور او ایشان را از خدا بی نیاز نساخت.

و اگر خداوند، نقشه یعقوب را بی اثر و قضاء خود را ممضی ساخت، برای این بود که می خواست حاجتی را که یعقوب در دل داشت برآورد، و سببی را که به نظر او باعث محفوظ ماندن فرزندانش بود، و سرانجام هیچ کاری برایش صورت نداد، بلکه مایه تفرقه جمع فرزندان و نقص عدد ایشان شد، همان سبب را وسیله رسیدن یعقوب به یوسف قرار داد؛ چه دنبال همین، بازداشت یکی از برادران بود و بقیه به کنعان برگشته و دوباره نزد یوسف آمدند، در برابر سلطنت و عزتش اظهار ذلت نموده و التماس کردند، و او خود را معرفی نمود و پدر و سایر بستگان خویش را به مصر آورد، و پس از مدت ها فراق، پدر و برادران به وی رسیدند.

پس این که فرمود:«ما کان یغنی عنهم من الله من شیئ« بدین معناست که یعقوب، و یا آن وسیله ای که اتخاذ کرد به هیچ وجه نمی تواند فرزندان را بی نیاز از خدا بسازد، و آن‌چه را که خداوند قضائش را رانده که دو تن از ایشان از جمعشان جدا شوند دفع نمی کند، و سرانجام همان‌که خدا مقرر کرده بود تحقق یافت؛ یکی از ایشان بازداشت شد، و یکی دیگر که برادر بزرگ‌ترشان بود ماندگار مصر شد.

«و انه لذو علم لما علمناه». ضمیر در این جمله به یعقوب برمی‌گردد. و معنایش این است که یعقوب به سبب علم و یا تعلیمی که ما به او دادیم… . مراد از علم اکتسابی و مدرسه ای نیست، بلکه علم موهبتی است، که اخلاص در توحید، آدمی را به چنین علومی می رساند. جمله: «ولکن اکثر الناس لایعلمون» این معنا را تأیید می کند؛ زیرا بیش‌تر مردم راه به سوی چنین علمی ندارند.

با در نظر داشتن این‌که جمله: «و انه لذو لما علمناه….» در مقام مدح و ثنای یعقوب است، و با این‌که علم موهبتی هرگز به خطا نمی‌رود، و در راهنما‌یی‌اش گمراه نمی‌گردد، و نیز با این‌که از سیاق آیات برمی‌آید که یعقوب بلا و گرفتاری فرزندان را تفرس کرده، بدین جهت به آن وسیله توسل جسته، و نیز با در نظر داشتن این‌که رسیدنش به یوسف مهم‌ترین حاجت و همّ او بوده، که هرگز فراموشش نمی‌کرده، به‌طور یقین می فهمیم که جمله «و انه لذو علم لما علمناه» الخ، می‌خواهد حق را به یوسف دهد، و او را در آن‌چه به فرزندان سفارش کرد و در آخر به‌ خدا توکل نمود تصدیق نماید، و وسیله ای را که بدان توسل جست تصویب و توکلش را بستاید، و بفهماند که به همین جهات، خداوند حاجت درونی‌اش را برآورد.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *