عشق حقیقی
عشق حقیقی
اینک زلیخا از بهترین زنان یوسف است و محبّت او در قلب یوسف جای دارد، اما از زمانی که زلیخا مسلمان شده، عشق و علاقه اش نیز به خداوند یکتا و عبادت او بیش تر شده است؛ از این رو اغلب در محراب عبادت به نماز و دعا و مناجات با خدا می پردازد.
او دیگر عشق حقیقی را یافته است و غیر از خدای یگانه که گمگشته حقیقی همه ماست، هیچ موجود دیگری نمی بیند و خود را به منزله قطره ای در برابر دریای بیکران الهی میداند.
یوسف به زلیخا می گوید: من آن یوسفی هستم که هر چه داشتی از دست دادی تا به وصال او برسی. منم آن یوسفی که به خاطر من آواره شدی، حالا چه کسی را بهتر از من یافته ای؟!
زلیخا پاسخ داد: اینک من خدا را یافته ام. آن هنگام که به تو اظهار علاقه می نمودم، مسلمان نبودم و خدایی نمی شناختم، لیکن امروز که با او انس گرفته ام، غیر از او به کسی عنایت و توجهی نمی کنم.
من شیرینی یک لحظه مناجات با خدای خویش را با هزاران یوسف عوض نمی کنم.