خانه / اسلايد / وجه باقی فیض منبسط الهی و فانی حقیقت ممکنات است

وجه باقی فیض منبسط الهی و فانی حقیقت ممکنات است

وجه باقی فیض منبسط الهی و فانی حقیقت ممکنات است

و در آیه بعد می فرماید:
« وَیَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ »،
و تنها ذات ذو الجلال و گرامی پروردگارت باقی می باشد.
«وجه» به معنی صورت است که هنگام مقابله با کسی با آن مواجه و روبرو می شویم، ولی هنگامی که در مورد خداوند به کار می رود منظور ذات پاک او است.
بعضی نیز «وجه ربک» را در اینجا به صفات پروردگار دانسته اند که از طریق برکات آن و نعمتها بر انسانها نازل می شود، همچون علم، قدرت، رحمت، مغفرت، این احتمال نیز داده می شود که: منظور اعمالی است که به خاطر خدا انجام داده می شود.
بنابراین: همه فانی می شوند تنها چیزی که باقی می ماند اعمالی است که از روی اخلاص نیت و برای رضای او انجام گرفته است، ولی معنی اول روشنتر است.

بنابراین معنی آیه روی هم رفته چنین می شود،‌ تنها ذات پاک خداوندی که متصف به صفات ثبوتیه و منزه از صفات سلبیه است در این عالم باقی و برقرار می ماند، زیرا ذو الجلال و الاکرام که توصیفی برای وجه است اشاره به صفات جمال و جلال خدا است.
ذو الجلال از صفاتی خبر می دهد که خداوند «اجل» و برتر از آن است (صفات سلبیه)
«اکرام» به صفاتی اشاره می کند که حسن و ارزش چیزی را ظاهر می سازد و آن اسماء و صفات ثبوتیه، خداوند مانند علم، و قدرت، و حیات، او است.

بعضی از مفسرین: نیز صاحب اکرام بودن خداوند را اشاره به الطاف و نعمتهائی می دانند که با آن اولیای خود را اکرام و گرامی می دارد، جمع میان معنای ، در آیة فوق نیز ممکن است.

و خانم مجتهده امین می فرماید: « کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ » اشاره به این دارد که تمام موجوداتی که در عالم عرض اندام نموده و خود آرائی می کنند، از جهت ذات و حقیقتشان چون ممکن هستند فی حد ذات خود فاقد وجود و شیئیت است. پس به این لحاظ فانی و هالک و ناچیز است، مگر وجه ذو الجلال و الاکرام و آن وجه محقق و وجود ثابتی است که موجودات «رو به آن جلال و وجه کریم دارند» و از آن اشعة نور وجودی که از صفت، فیاضیّت، و رحمت رحمانی، و فیض منبسط، الهی اشراق گردیده ، و تمام ممکنات (موجودات) را روشن گردانیده فیض وجود می طلبند.
پس: آنچه موجود است وجه حق است و هر چیزی جز مظاهر اسماء الهی فنا و هلاک از لوازم ذات و حقیقت آن است.

و به عبارت دیگر، شاید مقصود از وجه باقی وجود ربطی و ظلّی موجودات باشد، زیرا ممکنات وجود استقلالی ندارند موجودیتشان عبارت از ارتباط آنها است به خالقشان.

به عبارت واضحتر شاید مقصود از فانی و هالک دائمی حقیقت موجودات مراد باشد. و از «وجه باقی» آن وجود ربطی و ظلی آنان است که ارتباط به خالقشان دارند، بلکه وجود آنها عین ربط و افتقار است.

و این معنی، را از اسم «القیوم » که یکی از اسماء الحسنی است می توان استفاده نمود زیرا که در لغت «القیوم» گفته اند. (قائم بذاته مقوم لغیره) یعنی به ذات خود موجود و قوام هستی دیگران بسته به وجود و اراده او است که به عقیده بعضی (القیوم) اسم اعظم الهی است.

و به همین معنی دانشمندانی گفته اند: کسی که ممکنات را ملاحظه نماید واجب را ملاحظه نموده من غیر لا یشعر، زیرا که معنی (قوام ممکنات بواجب) چنانچه از اسم (القیوم) استفاده می شود این است که موجودات را تحققّی نیست مگر به آن چیزی که قوام هستی آنان بسته به وی است .

وقتی حقیقت شیئی چنین شد، و چون علم صحیح آن است که مطابق معلوم باشد، پس در شناختن وجود ممکنات بایستی اول واجب را شناخت و بعد ممکن را به او شناخت و گرنه شناسائی ممکنات به درستی ممکن نیست.

این است که گفته اند: وجود ممکن مثل معنی حرفی است ، مانند دو حرف «من و الی» که برای ابتدا و انتها هر چیزی وضع شده به تنهائی معنی مستقل نمی دهند؛ وجود ممکنات هم چون وجود مستقل ندارند نمی توان به نظر استقلالی آنان را نگریست مگر از جهت ربط آنها به خالق و موجدشان.

این است که گفته اند: ممکن (فی ذاته لیس و به ایس) یعنی ممکن از حیث امکان نیست مگر قوة صرف و عدم محض و فاقد کل کمالات است و هر کمالاتی که در او دیده می شود از تجلیات کمال خالق وی است.

خلاصه: هر گاه موجودات را به اعتبار ذات و حقیقتشان بنگریم فنا و زوال از لوازم ذات آنان است ، و هر گاه به اعتبار قوام وجودشان به موجد و خالقشان بنگریم در احاطه علمی او باقی و دائمند؛ زیرا که فانی و هالک حقیقت ممکناتند که ازلاً‌ و ابداً فانی اند.

و وجه باقی دوام فیض رحمت رحمانی حق تعالی است که از نور رحمت ، پرتوی به ممکنات اشراق گردیده و هر ممکنی را به قدر استعداد و آنچه در خور او است لباس وجود و هستی پوشانیده و نظر به همین نعمت وجود و فیض ربانی دارد که بعد از آیه فرموده
« فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ » زیرا چه آراء و نعمتی بزرگتر و بالاتر از وجود است که از طرف فیّاض مطلق ، موجودات را خلعت وجود بخشوده و از نیستی به هستی و از عدم به وجود آورده.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *