دلیلی برای نعمتهای بهشتی
در ادامه آیات به موضوع بسیار جالبی اشاره می شود و می افزاید:
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦١﴾
آيا پاداش نيكى جز نيكى است ؟«۶۰» پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مىكنيد ؟
دلیلی برای نعمتهای بهشتی
و در پایان این بحث می فرماید: آیا جزای نیکی جز نیکی خواهد بود
« هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ »
هل در این آیه برای استفهام انکاری است، و در حقیقت این آیه دلیلی است برای آیات پیشین که سخن از نعمتهای ششگانه بهشتیان است.
«احسان»، چیزی برتر از عدالت است، زیرا عدالت این است که آنچه بر عهدة او است بدهد، و آنچه متعلق به او است بگیرد، ولی احسان این است که انسان بیش از آن چه وظیفه او است انجام دهد، و کمتر از آنچه حق او است بگیرد،
*پس این استفهام انکاری است، و می خواهد احسانی را که خدا با دادن دو بهشت به اولیاء خود داده بود تحلیل کند، و نعمتهای گوناگونی که در آن بهشت ها قرار داده بود تعلیل کند.
و بفرماید: علت این احسانها آن بود که ایشان نیز اهل احسان بودند، یعنی با ترس از مقام پروردگار هر چه می کردند احسان بود، البته از این آیه شریفه تنها این مقدار استفاده می شود که احسان بنده بدون تلافی و جبران نیست، خداوند پاداش آن را به احسانی نظیر آن می دهد. اما نکته دیگر که از آیات استفاده می شود که احسان خدا بیش از احسان بنده است و اضافه بر جزای اعمال او است، احسان از جانب خداوند وقتی تمام می شود که بیشتر از احسانی باشد که محسنین و نیکوکاران در راه او می کنند، پس جمله (الا الاحسان) دلالت بر این زیادتی هم دارد. آیا آنها که در دنیا کار نیک کرده اند جز پاداش نیک الهی انتظاری درباره آنها می رود؟