ادامه ی مجموعه مطالب کتاب معرفت الله در مکتب وحی
ای انسان تاملی در وجود خود بنما
در قرآن مجید زیاد راجع به چشم قلب سخن رفته است؛ آدمی چشم ظاهری دارد هبا حیوانات مشترک است هبا آن اجسام را ادراک می کند و دارای چشم قلب، یعنی بصیرت است که به آن معنی و حقیقت را در می یابد.
همان طوریکه اگر پرده ای جلو چشم حس قرار بگیرد نمی تواند ببیند. چشم دل هم اگر حجابی جلوش را بگيرد مانع منور شدن و ادراک کردنش می شود، این مانع را باید خود آدمی بر طرف کند تا نور علم و تصدیق قلبی برایش طلوع کند، یعنی خدای تعالی افاضه فرماید.
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز، اگر بشود روز به روز خواسته های نفسش را کم کند، تقیداتش را اندک کند، علاقه قلبیش، ایمانش به خدایش زیادتر می گردد.
باید زحمت بکشد تا برای خودش هم کشف شود «من» چیست؟ من که نه به اختیار خودم هست شدم و نه از دنیا رفتنم به اختیار خودم هست، از وضع بدنم، نفسم اطلاع ندارد؛ چکار از من می آید؟ سود و زیان و مرگ و زندگی ، نیرو و ناتوانی خودم در اختیارم نیست ؛ آیا می توانم خودم را جوان و سالم نگه دارم، جلو مرگ را بگیرم، نگذارم موی سرم سفید شود، انسان باید عجز و فقر و ذاتی خودش را ادراک کند.
یاد آوری عجز، چاره ی خود بینی است
در قرأن مي فرمايد: ای مردم شما همه به خدا نیازمندید همه در همه چیز نیازمندند،
در قوه و قدرت و ادراک، حیات که منشأ همه چیز است؛ فقر ذاتی همه مخلوقات است .
یعنی ممکن الوجود باید اين فقير بودن خود را به راستی باورش شود تا حجاب منیت بر طرف شود؛ با تفکر و تدبر و عمل، در صدد چاره اش بر آید ،. بی بند و باری موجب زیاد شدن و تقویت حجاب نفس می گردد.
“و البته این شناسایی به اندازه استعداد و کوشش انسان میسر است”