شناخت خداوند هستی آفرین
این بخش با یک سؤال شروع می شود :
«چرا براى شناسايى آفريدگار جهان فكر و مطالعه مىكنيم؟
عشق به آگاهى و آشنايى به جهان هستى، در فطرت و درون جان همه انسان ها نهفته است. همه ما به راستى مى خواهيم بدانيم: اين آسمان بلندپايه، با اختران زيبايش اين زمين گسترده با مناظر دل فريبش اين موجودات رنگارنگ، پرندگان زيبا، ماهيان گوناگون، درياها و كوهها، شكوفهها و گلها، انواع درختان سر به آسمان كشيده و…آیا خود به خود به وجود آمده اند، يا اين نقشهاى عجيب به دست نقاشى ماهر و توانا و چيره دست، كشيده شده است؟.از این گذشته ، نخستین سئوالاتی که در زندگی برای همه ما پیدا می شود؛ این است که :
از کجا آمده ایم ؟ در کجا هستیم ؟ و به کجا می رویم؟
ما اگر پاسخ این سئوالات و پرسشهای سه گانه را بدانیم ؛ چقدر خوشبخت خواهیم بود ؟ یعنی بدانیم آغاز زندگی ما از کجا شروع شده و سرانجام به کجا خواهیم رفت ؟ و اکنون چه وظیفه ای داریم؟ روح جستجوگر به ما می گوید: باید آرام ننشینی تا پاسخ این سئوالات را پیدا کنی».
در زندگى اين دنيا ما چنين حالى را داريم، که مذاهب و مكتبهاى مختلف هر كدام ما را به سوى خود دعوت مىكند، ولى از آنجا كه سرنوشت ما، خوشبختى و بدبختى ما، پيشرفت و عقب افتادگى ما، به بررسى و انتخاب بهترين راه بستگى دارد، خود را ناگزير مى بينيم كه در اين باره تحقیق و تفكر كنيم، و راهى كه موجب پيشرفت و تكامل ما است انتخاب، و از آنچه ما را به پرتگاه بدبختى و فساد و سيه روزى مى كشاند پرهيز نماييم.
اين نيزدليلديگرى است، كه ما رابه مطالعه درباره آفريننده جهانهستى دعوت مىكند. قرآن مجيد مىگويد: «فبشر عباد الذين يستعمون القول فيتبعون احسنه »«به بندگان من بشارت ده، آنها كه سخنان گوناگون را مى شنوند ، و بهترين را انتخاب مى كنند». لذا عقل و خرد، به ما مىگويد هر چه زودتر شروع به بررسى و مطالعه كنيم و با نشانه های درست و با صداقت و دلائل قانع كننده بپذيريم، و با اطمينان خاطر آن راه را انتخاب كرده، پيش برويم».