نکته ای قابل تأمل
معناي هدف در كارهاي خداوند و بشر
با اندكي تفكر و مطالعه در جهت شناخت خداوند متعال و انسان، به اين نكته ميرسيم كه تفاوت روشني ميان خداوند و بشر وجود دارد. خداوند وجودي است كه از هيچ جهت محدوديت و نقصي نمي توانيم در او بيابيم و فقر و نياز هرگز در ذات پاك خداوند تصور نميشود. او وجودي است كه داراي همه صفات كمال ميباشد و خالق همه جهان هستي است.
اما انسان بر عكس موجودي است كه مخلوق است و سراسر وجودش نياز و احتياج است و موجودي است كه ، لحظه به لحظه در عمرش احساس نياز ميكند. بعنوان مثال حال انسان طوري است كه اگر مثلاً لحظهاي در جائي قرار گيرد كه هوا نداشته باشد اين انسان حياتش را از دست خواهد داد پس انسان موجودي است سراسر احتياج و نياز به خداوند متعال.
با توجه به اين مطلب هدف در كارهاي خداوند بايد با معناي هدف در كارهاي انسان متفاوت باشد. انسان همه كارهايش در جهت رفع نيازمنديهاي مادي و معنوي است و هدفي جز در جهت رفع كمبودها و نقصها از كارهايش ندارد ، اما نميتوانيم اين معناي از هدف را در كارهاي خداوند مطرح كنيم چونكه همانطور كه گفته شد خداوند از هر نقص، نياز و احتياجي بدور است لذا نمي توانيم هدف در كار خداوند را، برای رفع كمبود و نيازمنديها در نظر بگيريم.
بنابراين هدف در كارهاي خداوند داراي معني ديگري است و در واقع هدف او به نفع مخلوقات است . يعني خداوند كاري كه انجام ميدهد در جهت فايده و سود رسانيدن به مخلوقات و موجودات عالم هستي است.
از آنچه گفته شد به اين نتيجه ميرسيم، كه آفرينش عالم هستي، بر اساس هدف و مقصد روشنی ميباشد و آن هدف تكامل و رشد و شكوفايي در موجودات عالم است، بلكه در جهت رشد و تكامل شريفترين موجودات، بنام انسان ميباشد و همه موجودات عالم خلقت رشد و تكامل آنها نيز در جهت فراهم آوردن زمينه براي رشد و شكوفايي انسان است. انسان ميتواند با پرستش و عبادت خداوند و با انجام اعمالي كه مورد رضايت اوست رشد و تكامل يابد و به مقام قرب الهي و رضوان الهي برسد». .