أساس انحرافهاي فكري ؟
“«تمام تحریف های فکری و انحراف های عملی، پایه در بی معرفتی نسبت به توحید، و فرورفتگی در وادی تیه شرک داشته و همانطور که تنها توحید سعادت آفرین است، تنها شرک شقاوت زاست و بدبختی به همراه دارد. همان گونه که اصل وجود یگانه و هستی یکتای الهی مایه حیات و عامل قیام جهان و جهانیان است و همه هستی به حی و قیوم تکیه و اعتماد دارد، تمام اندیشه های اصیل و افکار قویم، مرهون وابستگی و پیوستگی به اندیشه توحیدی است.
خداوند بی عدیلی که اقرار به ناتوانی در شناخت او وسیله قرب و عامل نجات است، هیچ کلامی را برتر از توحید نیافرید و هیچ سخنی را به عظمت و جلالت «لا اله الا الله» نیاورد، که رسول گرامی اسلام فرمود: «ما قلتُ و لا قال القائلون قبلی مثل قول لا اله الا الله» این کلام حکایت از کلام بی نظیر توحید دارد.
نخبگان و موحدان؛ توحید را که معارج بلند و مدارج والائی است از منظرهای مختلف مورد تأمل قرار داده و راهروان طریقت توحید ؛ از راه های گوناگونی به آن نزدیک شده اند، عده ای با تسلیم قلب و عده ای با سلاح علم، هر یک از این دریای عمیق و بی کرانه بهره ها برده اند، لیکن هرگز ظرفیت فوق العاده وحی ، خصوصاً وحی قرآنی را موازنه ای با ابزارهای طبیعی و ورای طبیعی نیست، بلکه استقامت و صلابت و میزان بودن این نوع معرفت آسمانی، افق های روشن و هدایتگری را در برابر چشمان عقل و قلب می کشاند.
یکی از مهمترین، بلکه برترین و ضروری ترین معرفت، توحید قرآنی است که هم ساحت الهی و جناب توحیدی را به درستی تبیین می کند و هم راه قرب و طریق نزدیکی به این جایگاه خطیر و عظیم را به خوبی هدایت می کند”.