فطریّات احساسی
این گرایشها اجمالاً پنج مقوله هستند، یا لااقل ما پنج مقوله از اینها را می شناسیم:
۱- حقیقتجویی
مقصود این است که در انسان چنین گرایشی وجود دارد گرایش به کشف واقعیتها، آن چنان که هستند. این حس کم و پیش در همۀ افراد بشر وجود دارد البته مثل همۀ حسهای دیگر در افراد شدت و ضعف دارد و نیز بستگی دارد به اینکه انسان چقدر آن را تربیت کرده و پرورش داده باشد و لهذا انسان را به دلیل دانستن، بر غیر انسان ترجیح می دهند.
۲- گرایش به خیر و فضیلت
اموری هست که انسان به آنها گرایش دارد، نه به دلیل این که منفعت است، بلکه به دلیل این که «فضیلت» و «خیر عقلانی» است. منفعت خیر حسی است و فضیلت، خیر عقلی است . و فضیلت دو نوع است : بعضی فردی و بعضی اجتماعی است.
۳- گرایش به جمال و زیبایی
در انسان گرایشی به جمال و زیبایی (چه به معنای زیباییدوستی و چه به معنی زیباییآفرینی که نامش هنر است) به معنی مطلق وجود دارد و هیچکس نیست که از این حس، فارغ و خالی باشد.
۴- گرایش به خلاقیت و ابداع
این گرایش در انسان هست که میخواهد چیزی را که نبوده است خلق کند و بیافریند. چیزی را که نبوده است به وجود بیاورد .– در بعضی امور دو سه مقوله با یکدیگر توأم میشوند؛ مثلاً ممکن است در شعر در آن واحد هم حس خلاقیت ارضاء شده باشد و هم حس زیبایی.
۵- عشق و پرستش
هر عشقی که به مرحلۀ عشق واقعی برسد، (یعنی حساب شهوات را باید جدا کرد) به مرحلۀ پرستش میرسد، یعنی این دو در واقع از یک دیگر تفکیک پذیر نیستند.