خانه / اسلايد / نكات قابل تأمل 

نكات قابل تأمل 

نكات قابل تأمل

باید توجه داشت بیان تعریف حقیقی از فطرت با در نظر گرفتن تمام حدود و ذاتیات آن برای شناخت مفهوم فطرت امکان پذیر نیست ولی می توان با بیان ویژگیها و احکام آن با مفهوم فطرت آشنا شد. در تعریف فطرت می توان از چند زاویه آن را مورد توجه قرار داد: در «منطق» به ادراکات بدیهی، اعم از تصور و تصدیق ، فطرت اطلاق می شود.

در «فلسفه» ، جوهر و ماهیت انسان و آنچه را که انسان با آن بالفعل می شود فطرت یا عقل می نامند. چنانکه فیض کاشانی فطرت را به معنای عقل گرفته است. از زاویه ای دیگر علم حضوری انسان به بعضی از حقایق که بشر به صورت تکوینی (غیر اکتسابی) آن را دارا است (و به تعبیر معنوی از آن به حالت قدسی یاد می شود) فطرت اطلاق می شود . در قرآن کریم به این جنبه توجه شده است .

چنانکه حضرت امیر(ع) می فرماید: «جابل القلوب علی فطرتها» و با در نظر گرفتن این روایت «لا تدرکه العیون به مشاهدة الابصار و لکن رأته القلوب بحقایق الایمان» خداوند با مشاهده چشم سر درک نمی شود، بلکه قلوب با حقایق ایمان او را مشاهده می کنند. در اینجا فطرت به معنای مشاهده قلبی و بینش شهودی است و از این جهت آگاهانه تر و والاتر از غریزه است.

در معنای اصطلاحی فطرت خلاصه آنچه گفته شده: منظور از فطرت الله همان ابداع و آفرینشی است که خدای متعال در وجود مردم از گرایش به شناخت خدای متعال متمرکز ساخته و آن همان نیرو و توانایی است که در انسان برای شناخت خدا نهاده شده که در بعضی آیات نیز بدان اشاره شده است مانند: «لئن سالتهم من خلقهم لیقولُنَّ الله » و آیه

«ربکم رب السموات و الارض الذی فطرهن» ، و آیه ۳۰ سوره روم متکفل مفهوم عمیق فطرت است. (پس روی خود به سوی دین حنیف کن که مطابق فطرت خدا دادی است . فطرتی که خدا بشر را بر آن آفریده و در آفرینش خدا دگرگونی نیست. این است دین قیّم، ولی بیشتر مردم نمی دانند) .

بنابراین فطرت ، خلقتی است که مردم بر آن آفریده شده اند ، و بقولی ، ولایت تکوینی است که در همه موجودات سریان دارد و ولایت تکلیفی که همه مردم به آن مکلف شده اند مطابق ولایت تکوینی است. و نیز علاوه بر این ویژگیهای دیگری از آیه برای فهم مفهوم آیه می توان بدست آورد.

۱ـ عمومیت فطرت : فطرت نسبت به همه بشر عمومیت دارد و این خلقت شامل جمیع انسانها می شود.

۲ـ ذاتی و غیر قابل تبدیل بودن فطرت : از آنجا که فطرت از جانب خداوند به مردم داده شده بنابراین اکتسابی نیست.

پس آنچه مردم با زحمت آن را به دست می آورند فطری نیست. فطرت، ذاتی انسانها است و خداوند مردم را بر فطرت آفریده است . و عبارت «لا تبدیل لخلق الله» این مطلب را تائید می کند. این فطرت که دین انسانها مطابق با آن یا عین آن است قابل تبدیل نیست، زیرا انسان در کسب آن دخالتی ندارد.

در روایات هم از فطرت به تعابیر مختلف یاد شده است که می توان از آنها به مفهوم مشترکی رسید و آنها را جمع نمود. علامه مجلسی در بحارالانوار می فرمایند: آنچه از اخبار ظاهر می شود این است که «خداوند عالم عقول خلق را بر توحید و اقرار به صانع عالم، در وقت میثاق گرفتن از ایشان قرار داده است که به آن یوم «الست» می گویند. پس قلوب جمیع خلق مقِّر و معترفند به آنچه گفته اند و اگر آنرا انکار کنند از روی عناد و تکبر و ضلال چنین کرده اند. (حسینی ۱۳۶۳ ج ۱۰: ۲۹۴) .

در روایاتی هم که فطرت تعبیر به «توحید و نبوت و ولایت» شده، از آنجا که خلقت انسان به گونه ای است که فهم این معانی در او مفطور شده است قابلیت درک این مفاهیم را دارد : زیرا انسان با وجدان خود در می یابد که به اسبابی احتیاج دارد که آن اسباب نیز سبب می خواهند، و این همان «توحید» است ؛

و نیز مفطور بر نبوت نیز هست، زیرا به وجدان خود اقرار می کند که ناقص است و این نقص او را نیازمند دینی می کند که تکمیلش کند و این همان «نبوت» است ؛

و نیز مفطور به «ولایت» و اعتراف به آن نیز هست ، برای اینکه به وجدان خود احساس می کند که اگر بخواهد عمل خود را بر طبق دین تنظیم کند، جز در سایه سرپرستی و ولایت خداوند نمی تواند، و فاتح این ولایت در اسلام همان علی بن ابی طالب(ع) است و برگشت روایتی که آیه را به ولایت تفسیر می کند به همین معنا است، چون ولایت مستلزم توحید و نبوت است و معقول نیست کسی ولایت داشته باشد و به آن معترف باشد ولی نبوت را قبول نداشته باشد .

همچنین روایت دیگری که فطرت را به توحید تفسیر کرد، همین معنا را افاده می کند، چون معنای توحید این است که انسان معتقد به وحدانیت خدای تعالی باشد خدایی که مستجمع تمامی صفات کمال است ، که مستلزم به معاد و نبوت و ولایت است . پس بنابراین برگشت تفسیر آیه در روایتی به شهادتهای سه گانه و در روایتی دیگر به ولایت و توحید به یک معنا است (طباطبایی ۱۴۱۷ ج ۱۶ : ۲۸۰ ) .

در نتیجه آنچه از لسان تفسیر و روایات به دست می آید این است که فطرت بمعنای سرشته شدن به خلقت و معرفتی خاص است و برای انسان از جنبه آگاهیها نیز شناختهای فطری قائلند

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *