خانه / اسلايد / اشاره اجمالی به بعضی از احکام فطرت

اشاره اجمالی به بعضی از احکام فطرت

اشاره اجمالی به بعضی از احکام فطرت

حضرت امام خمینی(ره) به طور صریح اشاره می نمایند که طریقه بیان ایشان در کیفیت فطری بودن دین یا توحید همان روشی است که استاد اعظم ایشان شاه آبادی پیشه نموده اند: و می فرماید : در این مقام آنچه از محضر شریف شیخ عارف کامل ، شاه آبادی دام ظله، که متفرد است در این میدان، استفاده نمودم بیان می کنم (امام خمینی ۱۳۸۳: ۱۸۱ ).

سپس ایشان مهم ترین احکام و لوازم فطرت را که عبارتند از: اصل وجود مبدأ و توحید آن ، مستجع بودن تمام کمالات در آن ذات مطلق ، معاد ، نبوت ، و ملائکه …را نام می برند و متذکر می شوند که بعضی از این امور از احکام فطرت هستند و بعضی از لوازم فطرت است.(امام خمینی ۱۳۸۳ : ۱۸۱ ـ ۱۸۲ ).

مقام اول) اصل وجود مبدأ متعال

ایشان در اثبات «اصل وجود مبدأ» برطبق گرایشات فطری ، ابتدا توضیحاتی در مورد یکی از گرایشهای اساسی و مهم بشر «فطرت عشق به کمال » در تمامی انسانها که در طول تاریخ مشترک است بیان فرموده، سپس بر اساس این گرایش که از نظر ایشان از بزرگترین و مهمترین گرایشهای آدمی است ، به اثبات اصل وجود مبدأ متعال می پردازد و می فرمایند: اگر چه در تشخیص کمال و آنکه کمال در چیست و محبوب و معشوق در کجاست، مردم کمال اختلاف را دارند . هر یک معشوق خود را در چیزی یافته و گمان کرده کعبه آمال خود را در چیزی توهم کرده و متوجه به آن شده از دل و جان آن را خواهان است . اهل دنیا و زخارف آن کمال را در دارایی آن گمان کردند و معشوق خود را در آن یافتند، از دل و جان در راه تحصیل آن خدمت عاشقانه کنند ؛ و هر یک در هر رشته هستند و حب به هر چه دارند ، چون این را کمال دانند به آن متوجه اند …

بالجمله ، تمام آنها متوجه به کمال اند، و چون آن را در موجودی یا موهومی تشخیص دادند ، با آن عشقبازی کنند . ولی بباید دانست که با همه وصف ، هیچیک از آنها عشقشان و محبتشان راجع به آنچه گمان کردند نیست . (امام خمینی ۱۳۸۳ : ۱۸۳ ـ ۱۸۲ ) .

و در رد این کمالات به ظاهر مطلق و موهومی ، علت مطلق نبودن آنها را ناقص بودن این توهمات دانسته و توضیح می دهند که ، از این جهت است که انسان به هر درجه ای از این کمالات مطلقه موهوم برسد اشتیاق به کامل تر و بالاتر از آن را می یابد، چنین می فرماید:…پس این نور فطرت ما را هدایت کرد به اینکه تمام قلوب سلسله بشر از طبیعیین و مادیین گرفته تا اهل ملل و نحل ، بالفطره قلوبشان متوجه به کمالی است که نقص ندارد و عاشق جمال و کمالی هستند که عیب ندارد و علمی که جهل در او نباشد و قدرت و سلطنتی که عجز همراه آن نباشد ، و حیاتی که موت نداشته باشد ؛ و بالاخره کمال مطلق معشوق همه است (امام خمینی ۱۳۸۳ : ۱۸۴ ـ ۱۸۳ )

تا اینجا مشخص شد که انسانها فطرتاً به دنبال کمال مطلق هستند و به آن عشق می ورزند و از آنجایی که هر آنچه فطرت بدان تمایل و گرایش داشته باشد می بایست حقیقتی متناسب با آن موجود باشد ، لذا چنین کمال مطلقی می بایست بصورت فعلی موجود باشد ؛

چنانکه امام می فرمایند: پس این عشق فعلی شما معشوق فعلی خواهد ؛ و نتواند این موهوم و متخیل باشد، زیرا هر موهومی ناقص است و فطرت متوجه کامل است . پس ، عاشق فعلی و عشق فعلی بی معشوق نشود، و جز ذات کامل معشوقی نیست که متوجه الیه فطرت باشد. پس لازمه عشق به کمال مطلق وجود کامل مطلق است . و پیشتر معلوم شد که احکام فطرت و لوازم آن از جمیع بدیهیات واضحتر و روشنتر است : «افی الله شک فاطر السموات و الارض » (امام خمینی ۱۳۸۳ : ۱۸۵ ـ ۱۸۴ ) . ایشان بدین ترتیب با بیان وجود گرایش و عشقی فطری (کمال گرایی مطلق) وجود مبدأ متعال را اثبات می نماید.

مقام دوم) توحید ذات و صفات و استجماع جمیع کمالات 

ایشان با اشاره به این خصوصیت از گرایشهای فطری انسان که از «نقص» متنفر است ؛ …بر این اساس توجه فطرت به موجودی خواهد بود که نقص در آن راه ندارد و مسلماً چنین موجودی می بایست از محدوده ماده خارج بوده تا دارای نواقص ماده نباشد ، و هیچ نوع نیازی در او راه نداشته باشد تا بتواند بعنوان کمال مطلق ، معشوق تمام موجودات دیگر باشد.

پس عیب و نقص مورد تنفر فطرت است ؛ چنانچه کمال مطلق مورد تعلق آن است. پس باید «واحد» و «احد» باشد؛ زیرا که هر کثیر و مرکبی ناقص است؛ و کثرت بی محدودیت نشود، و آنچه ناقص است مورد تنفر فطرت است؛ نه توجه آن ؛ پس ، از این دو فطرت ، که فطرت تعلق به کمال و تنفر از نقص است، توحید نیز ثابت شد. بلکه استجماع حق جمیع کمالات را و خالی بودن ذات مقدس جمیع نقایص نیز ثابت گردید (امام خمینی ۱۳۸۳: ۱۸۵).

امام در ذیل اثبات این مدعا …اشاره به نکته تفسیری از قول استاد معظم خویش شاه آبادی می نماید و معتقدند که در سوره مبارکه توحید «هو» اشاره به آن ذات مطلقه است که مورد توجه فطرت است و شش صفتی که به دنبال آن ذکر می شود بیان کاملیت مطلق ، احدیت و استجماع او بر تمامی کمالات است.

از هویت مطلقه که متوجه الیه فطرت است و در صدر سوره مبارکه به کلمه مبارکه «هو» اشاره به آن شده است ، برهان بر شش صفتی است که در دنباله آن مذکور است ؛ زیرا که چون ذات مقدسش هویت مطلقه است و هویت مطلقه باید کامل باشد ، و الا هویت محدوده است ؛ پس «الله» است . و در عین استجماع جمیع کمالات بسیط است ، و الا مطلقه نخواهد بود، پس «احد» است ، و لازمه احدیت واحدیت است .

و چون هویت مطلقه مستجمعه همه کمالات از جمیع نقایص ، که منشأ همه برگشت به ماهیت نماید مبراست ، پس آن ذات «صمد» است و میان تهی نیست. و چون هویت مطلقه است چیزی از او تولید و منفصل نشود و او نیز از چیزی منفصل نگردد؛ بلکه او مبدأ همه اشیاست و مرجع تمام موجودات است، بدون انفصال که مستلزم نقصان است . و هویت مطلقه نیز کفوی ندارد، زیرا که در صرف کمال تکرار تصور نشود. پس ، سوره مبارکه از احکام فطرت، و نسبت حق تعالی است (امام خمینی ۱۳۸۳ : ۱۸۵ ).

نکته ای که قابل تأمل است : در حقیقت فطرت در نهاد بشر تعبیه نشده ، بلکه یک فطرت در او به ودیعه نهاده شده و آن عبارت از کمال خواهی او است و لازمه گرایش به کمال گریز از نقص است .

نکته دیگری که باید متذکر شد آن است که مواردی را که امام در این دو مقام و مقامات دیگر به عنوان فطرت از آن یاد می کنند (اصل مبدأ وجود و توحید ذات و صفات آن ) نمی توان گفت اینها از صفات فطری هستند زیرا فطرت (از دیدگاه ایشان) چیزی جز گرایش نیست گرایشاتی که انسان بر اساس آن به اصل مبدأ و توحید ذات و صفات و استجماع جمیع کمالات می رسند.

و بنابراین می بایست عبارت ایشان را در این زمینه تأویل نمود ، زیرا ایشان بعد از اثبات وجود اصل مبدأ و توحید می فرمایند: پس ، این دو فطرت ، که فطرت تعلق به کمال و فطرت تنفر از نقص ، توحید نیز ثابت شد (امام خمینی ۱۳۸۳ :۱۸۵ ).

 

مقام سوم ) معاد

مرحوم امام معاد را با اشاره به سه گرایش موجود در انسان به اثبات می رسانند .
سه گرایشی که امام در اثبات معاد استفاده می نمایند عبارتند از: گرایش به «عشق به راحت» ، «فطرت حریت و نفوذ اراده» و «عشق به بقای ابدی» .

البته با دقت نظر و توجه به این گرایشات مشخص می شود که باز گشت هر کدام از این گرایشها به نوعی بازگشت به آن گرایش اصلی و اساسی در انسان است و آن گرایش و عشق به کمالات و به تبع آن دوری و نفرت از نقص است.

انسان انواع زحمات را نقص می شمرد و آنچه که مزاحم اراده انسان است و خصوصاً موت را نقص بزرگ می داند و مسلماً راحتی و نفوذ اراده و حیات را چون کمال می پندارد به آن گرایش دارد و از آنجا که فطرت در گرایش خود اشتباه نمی کند و به خطا نمی رود؛ و می بایست مانند عشق فعلی که به دنبال آن باید کمال فعلی نیز وجود داشته باشد آنچه فطرت به آن متمایل است «و خداوند حکیم آن را در نهاد بشر قرار داده است و با این توجه که خداوند متعال فعل بیهوده انجام نمی دهد» متوجه الیه فطرت در این امور نیز باید موجود باشد و این چیزی نیست جز حیات ابدی در روز رستاخیز که از آن به معاد تعبیر می شود و فطرت به این حیات ابدی گرایش دارد و این گرایش او را به حقیقتی عظیم و واقعی می رساند. پایان
گرایش به مهدویت و منجی عالم نیز علاوه بر عقل و نقل، نیز امری فطری است و بیان خواهد شد جهانیان با هر عقیده و مذهبی که باشند معتقدند که سرانجام عدل الهی در جهان حکم فرما خواهد شد و منتظر منجی هستند گر چه ممکن است در خصوصیات و تفسیر موضوع اختلاف داشته باشد.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *