قاعده لطف
مسئله بعدی در رابطه با فلسفه وجود امام تحت عنوان
(قاعده لطف ) می باشد .
اینکه خداوند انسان را خلق کرد و تمام وسائلی را که جهت رسیدن به هدف آفرینش (تکامل) نیاز دارند در اختیار آنها قرار داده است، این نشان دهندۀ لطف خداوند است . پس طبق قاعده لطف خداوند باید پیامبرانی را برای هدایت انسانها مبعوث کند و به همراه این پیامبر باید کتب الهی باشد تا بتواند قوانین الهی را به انسانها آموزش دهد .
لذا وجود پیامبران و پس از آنها جانشینانی که راه پیامبران را ادامه دهند به مثابه حجتی برای انسانها هستند . چنانچه خداوند نیز می فرماید :
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً (هر كس هدايت يافت ، فقط به سود خودش هدايت مي يابد و هر كس گمراه شد ، فقط به زيان خودش گمراه مي شود . و هيچ بردارنده بار گناهى بار گناه ديگرى را به دوش خود بر نمي دارد می فرماید: « و ما بدون اينكه پيامبرى را [ براى هدايت واتمام حجت به سوى مردم] بفرستيم، عذاب كننده [ آنان ]نبوديم».
«بنابراین وجود یک رهبری الهی جهت رسیدن به هدف تکامل ضروری است».