یکی از پلیدی ها غفلت است
مرحوم علامه طباطبائی(ره) در این باره میگویند: یکی از قذارتهای (پلیدیهای) درونی آدمی غفلت از خدای سبحان و بیتوجهی به اوست و این شراب که در پاکی به حد نهایت است، هیچ قذارت و پلیدی را باقی نمیگذارد، وقتی ابرار(بهشتیان) این شراب را مینوشند از پروردگار خویش محجوب نخواهند بود و به همین دلیل میتوانند پروردگار خویش را حمد گویند و حمد خدای سبحان همانگونه که در تفسیر سوره حمد آمده است؛ وصفی است که جز بندگان خالص خدا صلاحیت آن را ندارند؛
زیرا خدای تعالی میفرماید:
«سبحان اللّه عما یصفون الا عباد اللّه المخلصین»؛
منزه است خدا از هر صفتی که برایش ذکر میکنند، مگر آنچه که بندگان مخلص دربارهاش میگویند».
و چون خداوند در این ایه همه واسطهها را حذف کرده و نوشاندن به بهشتیان را مستقیماً به خویش نسبت داده، این نعمت از همه نعمتهایی که در بهشت به ایشان داده شده، افضل است و چه بسا یکی از نعمتهایی باشد که به دلیل ایه شریفه خود بشر بدان نمیرسد
«لهم ما یشاؤن فیها و لدینا مزید» هر چه بخواهند برایشان در آنجا هست و نزد ما نعمتهای اضافی دیگری است. و خواجه عبدالله انصاری(در تفسیر کشف الاسرار) در مورد این ایه چنین میگوید: شراب بیکدر، شراب بیسکر، ساقی دیده ور؛ با شراب انس در جام قدس، در مجلس وجود، بر بساط شهود، از دست دوست در عین عیان، بیهیچ زحمت در میان.
ای جوانمرد! شراب آن شراب است که دست غیبت در جام دل ریزد، دیده جان نوش کند. قومی را شراب مست کرد، و مرا دیدار ساقی، لاجرم ایشان در آن مستی فانی شدند و من در این مستی باقی.
شراب، دو است
یکی امروز، دیگری فردا: امروز شراب از منبع لطفِ روان، فردا شراب طهور از کفِ رحمان.
«و سقاهم ربهم شراباً طهوراً»
هر که امروز او را شراب محبّت نیست، فردا او را شراب طهور نیست؛ امروز شراب محبّت از کأس معرفت میآشامند و فردا شراب طهور در حضرت ملک غفور مینوشند، امروز شراب محبت در بهشت عرفان، فردا شراب طهور در بهشت رضوان.
بهشت عرفان امروز دل عارفان است، دیوارش ایمان و اسلام و زمینش اخلاص و معرفت، اشجارش تسبیح و تهلیل، انهارش تقوا و توکل، رضوانش رضا به قضا، هر که امروز فردوس دل او، آراسته به طاعت و عبادت بود، فردا او را فردوس رضوان بود؛ آن فردوس که دیوار او از سیم و زر، زمین او از یاقوت و زبرجد، تربت از مشک و عنبر، انهار و آب و شیر و می و عسل، شراب میآشامند؛