تعلیم دهنده صاحب قدرت و درایت
دومین موردی که بین مفسران اختلاف نظر هست و برخی به جبرئیل امین تفسیر نمودهاند، آیات اولیهی سوره نجم است. خدای متعال بعد از سوگند به نجم در بیان اوصاف نبی مکرم اسلام میفرماید:
«عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی؛ ذُو مِرَّةٍ…؛[۵۸]
آن کس که قدرت عظیمی دارد (جبرئیل امین) او را تعلیم داده است؛ همان کس که توانایی فوق العاده دارد…»
“شدیدُ القوی” یکی از اوصاف ملائکه است و در این آیه وصف جبرئیل است که به معنای نیرومندی و توانایی او در انجام اعمال عظیم جسمانی و روحانی است؛ به این معنا که جبرئیل وحی الهی را که قرآن باشد، به رسول خدا تعلیم داده است.
“ذُو مِرَّة” وصف کسی است که صاحب کمال عقل و درایت باشد. اگر چه برخی مفسرین این وصف را به معنای صاحب قدرت و نیرو گرفتهاند، ولی با توجه به اینکه در توصیف قبلی با عبارت شدیدالقوی به این ویژگی جبرئیل اشاره شده، “ذُو مِرَّة” به استواری فکری و بصیرت جبرئیل اشاره دارد. بنابراین یکی دیگر از فضایل و اوصاف جبرئیل، قدرت عقلانی و فهم و درک بالای اوست.
دستیاران فرشته وحی
با تأمل در برخی از آیات قرآن کریم، میتوان دریافت که جبرئیل در نزول وحی تنها نبوده است، بلکه همراهانی نیز داشته است و بسا مقام و وصف مطاع، اشارت به این حقیقت داشته باشد که این فرشته با عظمت الهی، فرمانروای فرشتگان تحت امرش میباشد.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه: «ینزل الملائکه بالروح من امره…»، مینویسد: باء در آیه برای مصاحبت است و منظور از ملائکه، فرشتگان وحی هستند که یاران جبرئیل میباشند.
واسطه یا وسائط
چنان که پیش از این نیز گفته شد؛ واسطه نزول قرآن بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به نص خود قرآن، حضرت جبرئیل است. در این مطلب و در اینکه وی از خدا دریافت میکند تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برساند، تردیدی نیست، زیرا میفرماید: «… لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله»[۶۵]، و نیز فرمود: «قل نَزَّلَهُ روح القدس من ربک»[۶۶] بسا بتوان از جمله «من ربک» دریافت مستقیم جبرئیل از مبدأ ربوبی را برداشت نمود.
اما با تأمل بیشتر در آیات قرآن، چنین استفاده میشود که جمله «من ربک» و «باذن الله» منشا و مبدا وحی است و از جهت وجود واسطهای غیر از جبرئیل، ساکت است. بنابراین، واسطهای بین جبرئیل و خدا، بعید نمینماید. آنگونه که برخی از مفسران نیز احتمال آن را دادهاند. فخررازی، معتقد است ممکن است بین جبرئیل و خدا وسائطی وجود داشته باشند.
و ممکن است، این نظریه را به روایتی که مجلسی در بحار از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند، تائید نمود که آن حضرت، خطاب به ابن سلام میفرماید: آیا این آیه را نشنیدی که میگوید: «و السماء بنیناها باید و انا لموسعون»؟
وی در پاسخ گفت: آری. پرسید چه کسی این آیه را آورده است؟ فرمود جبرئیل. گفت از چه کسی؟ فرمود: از میکائیل. گفت: او از چه کسی؟ فرمود: از اسرافیل گفت: او از چه کجا آورد؟ فرمود: از لوح محفوظ ، گفت: لوح از کجا دریافت نمود؟ فرمود از قلم ، گفت: قلم از کجا گرفته است؟ فرمود: «عن رب العالمین»
این دعوت نامه از طرف کیست؟
و برای چه کسیست ؟
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
اى مردم! اين شماييد كه به خداوند نياز داريد و (تنها) خداوند، بىنياز و ستوده است.
اي مردم ! شما ( در هر چيزي ، محتاج و ) نيازمند خدائيد ، و خدا بينياز (از عبادت شما است) و ستوده است . « الْحَمِيدُ » : شايسته سپاس و ستايش در همه حال . ذاتاً ستوده .
نکته ها
دعوت خدا از مردم، نشانهى نياز او به مردم نيست. همان گونه كه اگر گفتيم مردم خانههاى خود را رو به خورشيد بسازند، اين دعوت نشانهى نياز خورشيد به ما نيست، بلكه نشانهى نياز ما به نور است. «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» يكى از راههاى مبارزه با غرور و تكبّر، دعوت انسان به درگاه خداست تا انسان به ضعف و جهل و فقر و نياز خود پى ببرد. «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ»
چکیده مطالب
شناخت انسان و بررسی انواع ارتباط او با خداوند متعال، یکی از راههای اثبات وجود حق و ادراک مراتب توحید است.
امیرالمؤمنین علی(ع) در مناجات معروف خود در مسجد کوفه، بیست و سه نوع رابطه را بیان فرموده است؛ از آن جمله «مَوْلَایَ یَا مَوْلَایَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلَّا الْغَنِی» است.
قرآن مجید نیز در دو آیه به این نوع ارتباط اشاره نموده است که کاملترین صورت آن آیة شریفة «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» است. این آیة شریفه علاوه بر شناساندن حقیقت وجودی انسان و خداوند، در مقام بیان چگونگی استدلال بر وجود خدا میباشد.