غرب در منجلاب بیعفتی
وجود عدالت جنسیتی در غرب تنها «ظاهر قضیه» است و باطن موضوع کاملاً مغایر با این صورت بزککرده است. ظاهر قضیه این است که زنان در غرب به دلیل عدم وجود حجاب، زندگی بدون استرس و فشار را تجربه میکنند و آمار تعرّض و تجاوز جنسی نیز به شدّت پایین است، امّا گزارشها و نظرسنجیهایی که در خود مراکز غربی طی سالهای اخیر منتشرشده، دقیقاً پرده از این واقعیت برمیدارد که در پشت این تظاهرها، واقعیت تلخ دیگری در جریان است که بهوضوح نشان میدهد زن غربی در شرایط نابسامان جنسی و در آزار و تحقیر به سر میبرد.
عفاف، فلسفه پوشش
شاهد آن، تفاوت اهداف و زندگي انسانهاي قبل از تحولات علمي جديد و پس از آن است.
البته، نبايد تصور كرد كه با تحول نگرشها همه چيز متحول ميشود و نقطهي اشتراكي باقي نميماند.
بنابراين، با همهي تفاوتهايي كه انسانهاي كنوني با پيشينيان دارند و ميان آنها در مباني و نتايج، اختلاف چشمگيري ديده ميشود؛ اما موارد اشتراك آنان كم نيست. اين رويكرد سبب ميشود كه راه گفتو گو و مفاهمه براي هميشه گشوده باشد.
در همهي نگرشها خود آگاهي و جهان آگاهي رويكردي ارزشمند است.
نزد همهي انسانهاي عدالتخواه، گسترش عدل و خدمت به همنوعان كاري پسنديده است.
همگان، قهرمانان ملي و مصلحان اجتماعي را ارج مينهند و كشته شدگان در مسير اهداف ملي را شهيد ميدانند و از آنان تجليل ميكنند.
اين نگرشها نشان ميدهد كه در همهي دورانها، با وجود اختلاف در مصداق، باورهاي كلي واحدي در ميان انسانها حاكم بوده است.
اينها بخشي از اموري ست كه در اديان الهي از آن به عنوان فطرت ياد ميشود، و در دين اسلام هم بدان تأكيد فراوان شده است.
«عفت» و «حيا» از اين خصلتها هستند.
پروا پيشگي هميشه بر انسان حاكم بوده است. هم غارنشينان نخستين كه با برگ درختان و پوست حيوانات خود را ميپوشاندند و هم دنيا نشينان امروزي. در اينجا به شكل، اندازه و كيفيت بروز اين خصلت كاري نداريم.
در اصل، سخن اينجاست كه «حيا» و «عفاف» به عنوان يك خصلت انساني هميشه بروز داشته است.
اشاره شد كه: «حيا» و «عفاف»، تاريخ بردار نيست؛ گرچه براي پوششهاي خاص ميتوان تاريخ معين كرد.
«عفاف» روح پوشش است، و پوشش كالبد آن؛
عفاف، فلسفهي پوشش است و پوشش تضمين كنندهي آن.
مجسمهها، كتيبهها و نقشهاي برجستهي تاريخي نشان مي دهد كه: سرما و گرما علت اصلي پوشاك نبوده، بلكه علت آن حيا و پوشاندن شرمگاه بوده است
حجاب در اقوام گذشته
از آثار و نگارههایی که بر روی غارها، دیوارههای بناهای تاریخی، ظروف و صنایعدستی و یا حتّی مکتوبات و نسخ خطی موجود از هزاران سال پیشتر، بهخوبی میتوان آثار حجاب و اعتقاد به پوشش را در میان اقوام گذشته به دست آورد.
درست است که نوع و میزان پوششها بسته به شرایط اقلیمی و رسومات طوایف مختلف با هم متفاوت بودهاند، امّا اصل ضرورت پوشش را میتوان بهوضوح در تمام ادوار زندگی بشر مشاهده کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ