آیا بعد از پیامبر (ص) دین اسلام نیاز به حافظ و مفسر نداشت؟
آیا بعد از پیامبر (ص) دین اسلام نیاز به حافظ و مفسر نداشت؟
چگونه میتوان پذیرفت که یک دین جاودانی و جهانی که مشتمل بر تمامی معارف اصلی، اصول اخلاقی و احکام فرعی در تمام ابعاد فردی و اجتماعی است، برخلاف تمامی قوانین که نیاز به مفسر و نگهبانی دارد، به یک حافظ و مفسر نیازی نداشته باشد و جامعه اسلامی از بین تمامی جوامع مستثنا بوده و محتاج به هدایت گر و پیشوا نباشد؟
به عبارت دیگر با توجه به ختم رسالت در دوره رسالت حضرت محمد(ص) و جهانی بودن دین اسلام، چه تدبیری برای مصونیت این دین جهانی و خاتم از سوی بنیادگذار آن اندیشیده شده است ؟ منطقا هر فرد خردمندی که به امر مهمی اقدام میکند، و هدف مهمی را تعقیب میکند، آن هم با هزینه های بسیار زیاد، به نحوی باید ادامه مسیر را تا رسیدن به اهداف خود مد نظر داشته باشد و برای آن برنامه ریزی کند.
این موضوع از چند فرض خارج نیست:
۱ – دین اسلام محدود به عمر شریف حضرت رسول (ص) بوده است و برای پس از آن هیچ تدبیری نیندیشیده است.
۲ – مسلمانان در دوران حیات پیامبر(ص) به حدی از بلوغ فکری و علمی رسیده بودند که میتوانستند بر اساس قرآن و سنت تکلیف خود را بدانند و نیازی به پیشوای دینی نداشتند.
۳ – انتخاب پیشوا به عهده مسلمانان گذاشته شد.
۴ – این وظیفه پیامبر(ص) بود که برای پس از خود چاره ای بیندیشد و برای تداوم حرکتی که آغاز کرده برنامه ای طرح کند و بر اساس آن عمل نماید.
فرض اول باطل است. این فرض مستلزم انجام کار لغو و بیهوده ای است. آن همه زحمت و فداکاری و بعد رها کردن امور به حال خود منطقی نیست و با ادعای خاتمیت و با اصل فلسفه دین سازگار نیست.
فرض دوم نیز درست نیست؛ زیرا واقعیت تاریخی، خلاف آن را اثبات میکند. اختلافات گاه خونین پس از رحلت پیامبر(ص) در امر زمامداری و امور سیاسی مسلمانان نشان میدهد که چنین بلوغ فکری در مسلمانان وجود نداشته است.
فرض سوم عملی نبود. چرا که همه امت بر روی یک شخص با توجه به خصلت های قبیلگی و رقابت های فامیلی اتفاق نداشتند و هر گروهی دنبال یک شخصی راه میافتادند. بگو مگوهای رخ داده در سقیفه خود بهترین شاهد بر این مطلب است؛ و میدانیم شخصی که در سقیفه با او بیعت شد، همه امت با او بیعت نکردند.
به علاوه امامت تداوم نبوت و رسالت است و باید فردی شایسته برای چنان مقامی برگزیده شود؛ و بر فرض مسلمانان مسؤول انتخاب امام بودند، آنان از کجا و چگونه تشخیص میدادند که چه کسی میتواند عهده دار آن امر خطیر شود؟.