خانه / اسلايد / علم شهودی و تردید ناپذیری پیامبر

علم شهودی و تردید ناپذیری پیامبر

علم شهودی و تردید ناپذیری پیامبر

منظور از علم در “فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم”، علم حصولی و برهانی نیست، زیرا احتجاج یاد شده در آیه‌ “إنّ مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب ثمّ قال له کن فیکون”، برای اهل نظر و معرفت هم قابل فهم است که عیسی همانند آدم (علیهما السلام) فرزند کسی نبود و پدر نداشت.

بلکه منظور از علم مزبور، علم شهودی و طمأنینه بخش است، مشابه علمی که در باره‌ ابراهیم (علیه السلام) آمده است که به آزر گفت: يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئاً ‏‏ چرا چيزي را پرستش مي‌كني كه نمي‌شنود و نمي‌بيند و اصلاً شرّ و بلائي از تو به دور نمي‌دارد ؟‏ يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً ‏ (اي پدر ! دانشي ( از طريق وحي الهي ) نصيب من شده است كه بهره تو نگشته است ، بنابراين از من پيروي كن تا تو را به راه راست رهنمود كنم .‏

و نیز فرمود: يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيّاً ‏ ً اي پدر ! اهريمن را پرستش مكن كه اهريمن پيوسته در برابر ( فرمان خداوند ) رحمان سركش بوده و هست .‏ « لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ » : مراد از پرستيدن شيطان ، اطاعت از او در كار و بار زندگي ، و از جمله در امر بت‌پرستي است .

ابراهیم (علیه السلام) با شکل ثانی منطقی، ربوبیت خداوند را چنین اثبات کرد که “خدا آن است که بتواند بیافریند و بپروراند و بتها توان آفرینش و پرورش ندارند، پس اینها خدا نبوده، قابل پرستش نیستند”. از آن جا که این مطلب قابل تفهیم و تفهّم است، هر که در باره‌ آن بیندیشد، به نتیجه‌ مزبور خواهد رسید.

 حضرت ابراهیم می‌دانست که علم حصولی قابل انتقال به دیگران هم هست. بر این اساس، آن علمی که نصیب خلیل الرحمن شد، نه دیگران:”قد جاءنی من العلم ما لم یأتک”، همان علم شهودی و مشاهده‌ باطن عالم است: “وکذلک نری إبراهیم ملکوت السموات والأرض”

غرض آن که علمی که خدای سبحان به پیغمبر داد، قابل انتقال به دیگران نبود و این علم، کسبی نیست تا شخص عادی بتواند آن را تحصیل کند بلکه موهبتی است الهی که به افراد خاصی عطا می‌شود. آنچه در مورد علم شهودی بیان شد، به گونه‌ای دیگر درباره‌ کیفیت وحی یابی پیامبر نیز مطرح است.

چنانکه امام صادق (علیه السلام) در جواب این سؤال که پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه فهمید که به مقام شامخ رسالت برگزیده شده است؟ فرمود: “کشف عنها الغطاء”. یعنی برای آن حضرت پرده غیب کنار رفت و حقیقت برای وی روشن شد.

توضیح این سخن نورانی آن که همان طور که در تصورها و تصدیق های علوم حصولی، برخی از آنها اوّلی یا بدیهی بوده و هیچ ابهامی در آنها نیست، در یافته های علوم شهودی نیز مشهودات بالذات هیچ شک و تردیدی در آنها راه ندارد و به مثابه اوّلی یا بدیهی خواهد بود، و شهود رسالت، از این قبیل است و چون در آن موطن، باطل راه ندارد، شک و تردید هم راه نمی یابد.

 شک همیشه در جایی است که ثبوتاً دو امر وجود داشته باشد و در مقام اثبات تشخیص داده نشود. در جایی که بیش از یک امر وجود نداشته باشد، شک هم وجود ندارد بلکه فقط جزم است، یا جزم به وفاق و یا جزم به خلاف. مثلاً محقّقانی که توان تشخیص سره از ناسره را دارند، هرگز در بطلان شعبده و جادو که حقیقت در آن راه ندارد، شک نمی کنند.

در علم لدنّی که از نزد خداست غیر از حق چیزی وجود ندارد، بنابر این شک هم در آن مقام منیع راه ندارد. اگر در جایی باطلی باشد و حقی، رواست کسی شک کند که این شیء جزء باطل است یا حق، و چون در مرحله‌ وحی یابی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ گونه مجالی برای باطل نیست، امام صادق (علیه السلام) در جواب سؤال مذکور فرمود: پرده ی‌ بطلان، شک، وسوسه، خیال و وهم، همه و همه کنار رفت و وحی الهی که حق محض است برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تجلی کرد.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *