خانه / اسلايد / دعوت مسیحیان به اسلام و احتجاج آنها 

دعوت مسیحیان به اسلام و احتجاج آنها 

دعوت مسیحیان به اسلام و احتجاج آنها

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) طی نامه ای نصارای مجاور مدینه را به اسلام دعوت کرده ، آنها را از تثلیث و مانند آن نهی کرد، زیرا اولاً مضمون انجیل محرّف، توحید ناب نبود.

و ثانیاً اگر ترسایان به آن کتاب آسمانی هم عمل می کردند، باید به رسالت پیغمبر اسلام معتقد می شدند؛ چون انجیل، رسالت رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) را بشارت داده است. خدای سبحان، عیسای مسیح (علیه السلام) را مبشّر رسول خاتم‌(صلی الله علیه و آله و سلم) وصف کرد. و در قرآن کریم آمده است که علمای اهل کتاب، رسول خدا را همانند فرزند خود می شناختند.

می فرماید: “یعرفونه کما یعرفون أبناءهم” و همه اوصاف ظاهری و باطنی پیغمبر گرامی اسلام در کتب آسمانی پیشین آمده است و علمای اهل کتاب همه این ویژگیها را در وجود مبارک پیغمبر‌(صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده کرده اند تا آن جا که او را مانند فرزند خود شناخته اند، اما همان طور که فرعونیان گرفتار دنیاپرستی شدند: “وجحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلماً وعلواً”،علمای اهل کتاب هم گرفتار هوس پرستی شدند.

زیرا با این که عالم به رسالت رسول گرامی بودند، آن را انکار کردند و به جای این که اعتراف را با معرفت هماهنگ سازند، انکار را با آن قرین ساختند که این مقارنتِ ناهماهنگ مایه ضلالت آنها شده است: “أضله الله علی علم”.

نصارای نجران پس از دریافت نامه‌ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مشتمل بر دعوت به توحیدِ منزه از تثلیث، و هدایتِ به نبوت خاتم انبیا بود، و بعد از مشورت با یکدیگر، هیئتی را عازم مدینه کرده تا به حضور رسول‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باریافته، پرسش هایی را به عرض آن حضرت برسانند.

آنان چون عیسی (علیه السلام) را فرزند خدا می‌دانستند و از طرفی او را “ثالث ثلاثه” می‌پنداشتند و توحید خود را با شرک مشوب کرده بودند، یکی از پرسش هایشان این بود که شما درباره حضرت مسیح چه می گویید؟

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من به وحدانیت خداوند شهادت می دهم که عیسای مسیح، بنده خداست و مانند دیگر انسانها محکوم قوانین عام عالم امکان و نیز احکام انسان است.

گفتند: اگر عیسای مسیح بنده و مخلوق خداست، پدر او کیست؟ مگر می شود انسانِ مخلوق، پدر نداشته باشد؟ برای حل معضل آنها آیه نازل شد که اگر آنها در باره عیسای مسیح با تو احتجاج می کنند تو در پاسخ آنان بگو: “إن مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون”

(مثل عیسی مانند مثل آدم است خداوند او را از خاک آفرید …) .

در کتب انبیای پیشین (علیهم السلام) نیز آمده بود که اگر قبل از آدم نسل هایی بودند، منقرض شدند و آدم و حوّا از نسل آدمیان پیشین نیستند. مبدأ قابلیِ آدم و حوّا خاک است.

البته پدید آمدن از خاک با پیمودن درجات، منافاتی با تکامل ندارد. آنچه مسلّم است این است که خاک به صورت آدم در آمده است گرچه به یقین مراحل جماد تا حیات انسانی را پیموده است، البته این که تحول و تطور به صورت سریع یا بطیء انجام پذیرفت، معلوم نیست و هر ‌دو ‌ممکن است و‌ هیچ‌کدام محال عقلی نیست.

از این جا معلوم می شود همان طور که عیسی (علیه السلام) پدر نداشت، آدم (علیه السلام) هم پدر نداشت، چنانکه مادر هم نداشت و فقط با اراده تکوینی و به طور خارق عادت پدید آمد. بدون پدر خلق شدن خرق عادت است نه خرق قانون عقلی، محال عادی است نه محال عقلی. از این رو می شود “معجزه”، زیرا اعجاز آن است که بر خلاف عادت باشد نه عقل.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *