خانه / اسلايد / چگونگی آفرینش آدم و عیسی

چگونگی آفرینش آدم و عیسی

چگونگی آفرینش آدم و عیسی

خدای سبحان قوانین عامی را بر مجموع نظام آفرینش، حاکم کرده است؛ از جمله این که نظام هستی را مخلوق دانسته، می گوید: هر شیئی مخلوق خدای سبحان است: “الله خالق کل شیء” خداوند خالق همه چیز است. این خلقت، خلقت عام است.

در بخش دیگر می فرماید: خلق و امر، هر دو از آنِ خداست: “ألا له الخلق و الأمر”. هم اصل آفرینشِ هر ممکن ، و هم پرورش آن از آنِ خداست. امر خدا نیز دفعی و ثابت است و تدریج‌بردار نیست: “إنما أمره إذا أراد شیئاً أن یقول له کن فیکون”‌. تعبیر قرآن در باره دفعی و ثابت بودن امر خدا متعدد است، مانند “و ما أمر الساعة إلا کلمح البصر أو هو أقرب” و “و ما أمرنا إلا واحدة کلمح بالبصر”.

عصاره مطلب پیرامون “امر” این است که هرچه از قلمرو ماده و طبیعت بیرون است، از احکام زمان و مکان و تدریج مصون است. البته هرچه در قلمرو طبیعت یافت شود محکوم قانون حرکت و زمان است، چنانکه در این باره فرمود: “و قدّر فیها أقواتها فی أربعة أیام”؛ خداوند روزی آنها را در چهار روز که ظاهراً مراد از آن فصول ‌چهارگانه است مقدر فرمود.

بنابر این قرآن کریم، به حکما و متفکران آموخت که موجودات بر دو قسمند: یکی تدریجی که در افق زمان و تغیر و تحرک واقع است و قسم دیگر ثابت که منزه از تغییر، مبرای از حرکت و مصون از تحول می باشد.

در جریان خلقت حضرت آدم‌(علیه السلام) آن قسم تدریجی و متغیر و متحرک که به نشئه خلقت بر‌می گردد، همان طبیعت، بدن و بُعد خاکی انسان است: “خلقه من تراب”، و آن قسم ثابت که به نشئه‌ امر بر می گردد، افاضه ی‌ روح انسانی به اوست: “و نفخت فیه من روحی” که با “کن فیکون” عملی می شود.

چنانکه در همین باره فرمود: “إنی خالق بشراً من طین * فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی…”. گرچه طین هم ملک خداست، چون “له ملک السموات و الأرض”، اما خداوند جسم آدم را به طین، و روح ملکوتی وی را به خود نسبت داد، اگرچه خالق روح و بدن خداست.

خداوند سبحان مبدأ قابلی جسم حضرت عیسی‌(علیه السلام) را نیز گِل دانسته، بدن وی را به طین منسوب کرد و روح او را به خود نسبت داد و فرمود: چگونگی خلقت عیسی مانند کیفیت آفرینش آدم است که خدای سبحان او را از خاک خلق کرد، بعد گفت: “کن فیکون”. بنابر این خداوند، آدم و عیسی (علیهما السلام) را با “کن فیکون” و نشئه‌ امر آفرید.

 بعد از‌آنکه فرمود: آفرینش عیسی‌(علیه السلام) هم مانند خلقت آدم (علیه السلام) بوده و عیسی عبد و مخلوق است و پدر ندارد، آنگاه فرمود: “الحق من ربک فلا‌تکن من الممترین”؛ حق فقط از خداست.

خدا با حق نیست بلکه خودش حق محض است. حق نامحدود و صرف همان ذات اقدس اله است: “ذلک بأن الله هو الحق و أن ما یدعون من دونه هو الباطل”، لیکن حقّ در مقام ظهور و صدور، از خداست نه با خدا.

 در باره‌ اولیای الهی می توان گفت: “علی مع الحق یدور معه حیث ما دار” اما نمی توان گفت: “الله مع الحق یدور معه حیث ما دار”؛ زیرا ذات اقدس خداوند، حق محض است و حقّ در مقام ظهور و صدور، فعل خدای سبحان است، از این رو فرمود: “الحق من ربک”؛ حق از خدای سبحان نشئت می گیرد، خواه در مورد عیسی و آدم (علیهما السلام)، خواه در مورد اصل نبوت و رسالت و خواه در دیگر مسائل؛ بنابر این “فلاتکن من الممترین”؛ پیامبرا! به خود شک راه مده.

گرچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با افاضات الهی به علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین رسید، لیکن نمی توان گفت: چرا خداوند فرمود: “فلا تکن من الممترین”؟ زیرا خداوند در نحوه‌ عالم شدن رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “وعلمک ما لم تکن تعلم”‌؛ خداوند علومی به تو آموخت که تو از خود توان فراگیری آن را نداشتی.

علم تو علمی نیست که از خود داشته باشی، زیرا علمی که از خودِ عالِم است، مخصوص ذات خداوندی است که علم محض است اما علم غیر خدا، حتماً از خداست. بنابراین پیغمبر که معصوم، عالم و منزه از شک است، بر اثر افاضات و تعلیمات الهی است، چون خدای سبحان معلم پیغمبر است و با این بیانات شک را از او بر می دارد.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *