🔷انسان كه هدفي دارد و راه رسيدن به آن را ميداند و ابزار و وسايل لازم براي طي مسير و رسيدن به #هدف نيز در اختيار او است، هيچ دليل و توجيهي ندارد كه بيجهت بايستد، عقبگرد كند و خود را به كارهاي بيهوده، لغو و بيفايده مشغول نمايد.
🔷اقتضاي طبع آدمي اين است كه اگر مانع و خطري در سرعت گرفتن نباشد با شتاب و سرعت هرچه تمامتر خود را به مقصد برساند. #عقل نيز مؤيد اين مسأله است و سرعت در سير تا آنجا كه ممكن است و خطري براي انسان ندارد مورد پذيرش عقل است.
🔷البته در جايي كه جاده ناهموار است و پيچ و خم دارد و خطرهايي در كمين است رعايت احتياط و جانب اعتدال پسنديده و معقول است. همچنين اگر ايستادن براي استراحت و رفع خستگي باشد مانعي ندارد و بلكه مطلوب است و خود از شرايط سير به حساب ميآيد.
🔷از اين رو تفريح و فراغتي كه به منظور تجديد قوا و كسب انرژي براي پيمودن هرچه بهتر مسير تكامل و #عبوديت باشد خودش عبادت محسوب ميشود و از مصاديق «لغو» به حساب نميآيد.
🔷كسي كه هدفي دارد اگر عقل خود را به كار گيرد، از انجام آنچه كه سدّ راه او ميگردد يا موجب كندي حركت و كم شدن سرعتش ميشود خودداري ميورزد. انساني كه در راه و مسيري حركت ميكند، هنگامي كه به صخره يا گودال و دستاندازي در سر راه خود برخورد نمايد سعي ميكند از آن فاصله بگيرد و با احتياط و دقت از كنار آن عبور كند.
🔷در #سير_معنوي نيز عواملي وجود دارند كه يا به طور كلي سير انسان را متوقف ميكنند و يا موجب كندي سير او ميشوند. طبيعتاً انسان عاقل بايد مراقب اين عوامل باشد و طوري حركت كند كه به آنها مبتلا نگردد. قرآن كريم در همين رابطه، در سوره فرقان يكي از اوصاف «عباد الرحمان» را اينچنين بيان ميدارد:
وَإِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً؛ و چون بر لغو بگذرند با بزرگواري ميگذرند.
🔷بنابراين، شرط رسيدن به «فلاح» اين است كه انسان علاوه بر انجام دادن يك سلسله كارهاي مطلوب، از اموري هم كه مانع سير آدمي و سدّ راه او ميگردند و خللي در سير او ايجاد ميكنند اعراض نمايد.
🔷در اين زمينه، افرادي كه همت بيشتر و عاليتري دارند سعي ميكنند حتي از اموري كه موجب كندي سيرشان ميشود نيز اجتناب كنند، و آنها كه همتشان كمتر است تلاششان اين است كه دستكم اموري را كه موجب سقوط و عقبگرد آنان ميشود انجام ندهند. اين امور همان گناهان بزرگ هستند كه اصطلاحاً «كبائر» ناميده ميشوند.
📚آیتالله مصباح یزدی، رستگاران، ص۲۶
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷