تذکر مانند علاج بیمار است.
بنابراین، این گونه تذکر مانند علاج و برگرداندن سلامت بیمار است. وعلاج آنگاه سود می بخشد که قدرت دفاع باشد و بیماری چیره نشده باشد. «فذکر بالقرآن من یخاف وعید »
این تذکر باید از کسی باشد که با قدرت تسبیح پیش رفته باشد. و از هر بندی رها شده، و به وحی قرآن سراپا نور و حیات، و هشیاری گشته. اما باید از افق اعلی صفیر تذکر در دهد ، تا غافلان را هشیار و خفتگان را بیدار، و مردگان را برانگیزد.
سیذکر من یخشی کسیکه نگران باشد بزودی یاد آورد.
«خشیت» نوعی نگرانی و اندیشه ناشی از شعور و عظمت و قدرت و احساس مسؤلیت است و دلالت بر تشخیص و علم شخص دارد. مانند انما یخشی الله….(همانا خدا ترسان علما هستند) ….
بهر صورت چون این گونه نگرانی نشانۀ زنده بودن شعور وجدانی انسان است، هرگاه غفلت و انصرافی پیش آید با تذکر و تنبه دوباره هشیار وفعال می گردد، تا بیندشد و مسبح شود و هستی خود را از معرض فناء برهاند و به اسم رب اعلی بپیوندد، و از نگرانی بدرآید و اطمینان یابد و خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» شامل حال او گردد.